کد خبر : ۱۹,۳۵۴
۱۱ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۵۶
خارگ نیوز: مرگ در کوهستان‌ برفی هر ساله اتفاق می‌افتد چه در کشورهای دیگر چه در ایران که هر آخر هفته در نبود مکان‌های مناسب برای ورزش و لذت بردن از طبیعت جایی بکر برای رها شدن از شر روزمرگی زندگی در شهرها است، اما این ورزش زیبا و خطرناک چرا هر ساله تعدادی از کوهنوردان آماتور و حتی کاربلد را به کام مرگ می‌کشاند؟
به گزارش خارگ نیوز، روزنامه ایران نوشت: «آسمان سفید شد و چشمان‌شان سیاه؛ از کوهنوردانی می‌گویم که ۵ دی ماه در اولین جمعه زمستان ۹۹ در کوه‌های شمال تهران با یخ و بهمن به روح کوهستان پیوستند. مرگ در کوهستان‌ برفی هر ساله اتفاق می‌افتد چه در کشورهای دیگر چه در ایران که هر آخر هفته در نبود مکان‌های مناسب برای ورزش و لذت بردن از طبیعت جایی بکر برای رها شدن از شر روزمرگی زندگی در شهرها است، اما این ورزش زیبا و خطرناک چرا هر ساله تعدادی از کوهنوردان آماتور و حتی کاربلد را به کام مرگ می‌کشاند؟
 
مانند هر ورزش دیگری کوهنوردی هم آسیب‌ها و صدمات خاص خود را دارد اما تفاوت آنجاست که مردم هر آخر هفته دسته‌جمعی فوتبال بازی نمی‌کنند یا به‌صورت خانوادگی مشغول بازی والیبال نمی‌شوند و اگر هم بخواهند چنین کاری بکنند، فضایی برای آن نمی‌یابند. در تهرانی که فاصله مرکز شهر تا کوهستان کمتر از نیم‌ساعت است شاید انتخاب اول هوای خوش کوهستان باشد و قدم‌زدن بین برف‌ها که هر کسی را سر ذوق و هیجان می‌آورد. در این بین بعضی آنچنان شیفته هوا و فضای بکر کوهستان می‌شوند که روزها را به عشق آخر هفته می‌گذرانند تا راهی دیدار ابرها و سنگ‌ها می‌شوند. خاطرم هست یکی از دوستانم وقتی هشدار آب و هوای ناپایدار کوهستان را می‌شنید دچار ناراحتی شدیدی می‌شد؛ انگار کل هفته را بی‌دلیل سپری کرده است.
 
مهرداد شهلایی یکی از آن عاشقان کوهستان است. او از سال ۷۹ فعالیت جدی کوهنوردی را آغاز کرده و معتقد است اصطلاح «کوهنورد حرفه‌ای» درست نیست چون در ایران کسی شاغل در رشته کوهنوردی نیست. او که از سال ۷۱ مبتلا به بیماری‌ ام اس است دو سال پیش موفق به فتح قله اورست شده است: «من معتقدم صعود هیچ قله‌ای را به هیچکس بدهکار نیستم و هیچ الزامی به صعود من نیست و این که من از هر کجای راه برگردم باعث سرافکندگی‌ام نیست. به نظر من این نکته که کوهنورد بتواند با خودش کنار بیاید که نباید روزهایی به کوه برود بسیار مهم است. این موضوع حتی در حادثه اخیر هم درستی خود را نشان داد.»
 
او که با چند نفر از کسانی که در آن روز پر التهاب در کوهستان بوده‌اند صحبت کرده است، می‌گوید: «تمام کسانی که در منطقه بودند از تغییر ناگهانی آب و هوا غافلگیر شدند. همه کسانی که من با آنها صحبت کردم گفتند حتی فرصت نکردند تجهیزات خود را از کوله پشتی دربیاورند.»
 
شهلایی یکی از ایرادات را در سیستم هواشناسی می‌داند که اطلاعات مستقلی از آب‌وهوای کوهستان به علاقه‌مندان ارائه نمی‌دهد: «ما در ایران منبع اطلاعات هواشناسی کوهستان نداریم. سازمان هواشناسی ما مرجع اطلاع‌رسانی آب‌وهوای کوهستان نیست و اگر سایتی فارسی باشد که در این زمینه کار کند از لینک سایت‌های خارجی استفاده می‌کند. این معضل باعث شده آن سایت یک اطلاعات کلی در مورد منطقه به ما بدهد و نتواند درست اطلاع‌رسانی کند. در این حادثه متأسفانه پیش‌بینی شدت باد نشده بود و این باعث غافلگیری کوهنوردان شد.»
 
شهلایی یکی از آسیب‌های کوهنوردی آماتور را فضای مجازی می‌داند که در آن افرادی با گذاشتن عکس از یک صعود خطرناک در طوفان از خودشان تصویری قهرمانانه ارائه می‌دهند و با این کار باعث برداشت غلط از کوهنوردی می‌شوند: «فردی که در طوفان آسیب دیده عکسی در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارد و مردم فکر می‌کنند او ابرقهرمان است؛ در حالی که این کار غلط است اما عامه مردم توجه نمی‌کنند. من یک صفحه‌ مجازی با ۴۰ هزار نفر دنبال‌کننده را دیدم که نحوه چینش کوله را اشتباه گذاشته بود اما مردم متوجه نمی‌شوند. فضای مجازی به رغم مفیدبودن، اطلاعات غلط بسیاری دارد که می‌تواند خطرناک و حتی به قیمت جان مردم تمام شود.»
 
شهلایی با اشاره به این که هر آخر هفته هزاران نفر راهی کوه‌های شمال تهران می‌شوند از نبود فضای کافی ورزش سالم و طبیعی در تهران می‌گوید که باعث گسیل‌شدن تعداد زیادی از افراد آموزش‌ندیده به کوهستان می‌شود که در زمستان خطرناک‌ترین جو را تجربه می‌کنند: «متأسفانه به تعداد انگشتان یک دست می‌توانید از مکان‌هایی نام ببرید که مردم بتوانند به‌راحتی در آن ورزش کنند. این یک معضل است که همه به طرف کوهستان رهسپار می‌شوند.»
 
مروت وطن‌خواه، رئیس باشگاه کوهنوردی آذرخش دلیجان، ۲۸ سال است کوهنوردی می‌کند. او کارشناس رادیولوژی است و از ۱۳ مدرک [دوره تخصصی] مربیگری کوهنوردی ۹ دوره را سپری کرده اما به قول خودش برای او کوهنوردی شغل نیست و بیشتر ورزشی مفرح در کنار زندگی است. وطن‌خواه از تجربه خود در بازگشایی باشگاه کوهنوردی می‌گوید که با شکست مواجه شد: «فدراسیون کوهنوردی به‌صراحت گفته است که همه گروه‌های کوهنوردی غیر قانونی است و باید باشگاه‌ها این کار را انجام بدهند. ما هم در شهرستان با همه سختی‌ها باشگاه کوهنوردی تأسیس کردیم اما هیچ استقبالی از آن نشد. مردم دوست ندارند برای آموزش هزینه کنند و با رعایت ضوابط به کوهستان بروند و این هزینه‌نکردن باعث شده ما هزینه‌های جانی و صدمات در کوهستان را شاهد باشیم.»
 
او دردناک‌ترین قسمت حوادث جانی و صدمات در کوهستان را تکرار هر ساله آن می‌داند: «این اتفاق غیر طبیعی نیست و همه جا اتفاق می‌افتد اما متأسفانه در کشور ما بیشتر اتفاق می‌افتد.»
 
او به مرگ چند هفته پیش جوانی اصفهانی اطراف قله دماوند اشاره می‌کند و مانند شهلایی معتقد است شبکه‌های اجتماعی باعث اعتماد به نفس کاذب در جوانان شده است: «متأسفانه بسیاری از علاقه‌مندان فکر می‌کنند کوهنوردی این شکلی است که هفته‌ای یکبار به کوهستان بروند؛ در حالی که این یک ورزش است که باید در طول هفته هم برای بالا بردن استقامت و آمادگی بدنی تلاش کرد. متأسفانه الان بسیاری از جوانان به جای این که از قله‌های کم ارتفاع شروع کنند از دماوند شروع می‌کنند بعد قله‌های کوچک‌تر را می‌زنند.»
 
البرز مولانا مربی کوهنوردی و نجات در کوهستان از هشدارهایی می‌گوید که روز حادثه به همه گروه‌ها داده شد و حتی بعضی  برنامه از پیش تعیین‌شده را کنسل کردند: «اما سایت‌های هواشناسی در رابطه با سرعت باد اشتباهاتی داشتند، سرعت باد را ۲۰ کیلومتر برآورد کردند در حالی که سرعت در روز حادثه بیش از ۷۰ کیلومتر بوده است.»
 
او دلیل عمده این گونه اتفاقات را نبود آموزش می‌داند و می‌گوید: «ما دوره‌های بهمن‌شناسی داریم که در آن شیب، حجم برف، نوع برف اختلاف دما را آموزش می‌دهند و من بعید می‌دانم در این گروه‌ها کسی بوده که این دوره‌ها را گذرانده باشد. چون با توجه به ویدئوهایی که دیده‌شده کوهنوردان شیب کوه را بریده بودند و این جایی است که با توجه به تازگی برف در منطقه، امکان ریزش بهمن را داشته است.»
 
او یکی دیگر از دلایل این اتفاقات در کوهستان را «هیپوترمی» یا همان یخ‌زدگی اندام‌ها و از دست رفتن دمای مرکزی بدن می‌داند که در بعضی از کوهنوردان به قطع عضو و مرگ هم می‌انجامد: «مه‌ابر سرد هم از دیگر دلایل از دست رفتن انرژی و زمین‌گیرشدن کوهنوردان است. این مه برفی چسبناک با چسبیدن به مژه، ریش و مو باعث بسته شدن چشم می‌شود و کوهنورد نمی‌تواند راه را پیدا کند.»
 
مولانا هم یکی از دلایل این اتفاقات را اعتماد به نفس کاذب رهسپاران کوهستان می‌داند. افرادی که با رفتن به چند گلگشت در دامنه کوهستان و اشتیاق طبیعی انسان به طبیعت بدون تجهیزات کافی و آموزش مناسب، دل به قله‌ها می‌زنند.
 
در پایان، این سؤال در ذهنم می‌ماند که با توجه به غیر قانونی بودن یک سری گروه‌های کوهنوردی چطور هنوز این گروه‌ها با کمترین مسئولیت افراد را به کوهستان می‌برند؟ شهلایی پاسخ می‌دهد: «چون هیچ اجباری نیست که افراد باید از طریق باشگاه حرفه‌ای به کوهستان بروند و طبعاً افراد ترجیح می‌دهند بدون هزینه و با توجه به تجربیات این کار را بکنند.»
 

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید