معاملات برنج در شمال کشور درگیر رکود شده است به گونهای که برنجهای نو رسیده ایرانی اکنون نه فروشنده دارند نه خریدار.
شالیها درو شده اند، شالیکوبیها فعالتر از دیگر ایام سال مشغول کارند و برنجهایی که حاصل یکسال خون دل خوردن شالیکاران مازندرانی است در کیسههای ۵۵ کیلیویی سفید با نوار سبز رنگ جا میگیرد و تحویل کشاورزان میشود.
در مازندران رسم بر این است که معمولا این ایام خانوادههایی که شالی کشت نکرده اند برنج یکسال خود را از دوست و آشنا و فامیل تهیه کنند و اگر هم هیچکدام نشد درب مغازههای برنج فروشی سطح شهر این موقعها همیشه به روی مشتریان باز است.
امسال اما اوضاع فرق کرده است بازار در بهت قیمتهای عجیب و غریب برنج است نه کسی میفروشد و نه کسی میخرد، بازاری که در این ایام باید غلغه میشد حالا پرنده هم در آن پر نمیزند.
خالی مثل کف دست
واژه برنج با مازندران و مازندرانی معنا پیدا میکند این را وقتی میتوان فهمید که ۴۲ درصد برنج کشور در همین خطه تامین میشود و قطبی است برای خودش، حال و احوالات این غول کشاورزی ایران، اما امسال بدجور گرفته است این را از راسته بازار برنج فروشان ساری در خیابان فردوسی میتوان فهمید خالی، خالی، خالی .. این اوضاع دکانهای فروش برنج شمال کشور است آن هم این موقع سال که برنجها برداشت میشوند.
مغازه آقای باقری همیشه برایم رنگ و بوی دیگری داشت کیوان رفیق دوران کودکی ام چند سالی است پیش پدر مشغول کار و کاسبی است معمولا در اوقات فراغت سری به او میزنم فرق او با من در یک تصمیم بود او راه خرید و فروش را پیش گرفت و من دانشگاه را انتخاب کردم اینکه چه کسی راضی است و چه کسی پشیمان هم داستان خودش را دارد.
از اوضاع و احوال بازار برنج میپرسم میگوید: افتضاحتر از این نمیشد، اکثر کشاورزان شالیهای خودشان را در شالیکوبیها تبدیل به برنج کرده اند و وقتی میخواهند بفروشند خریداری وجود ندارد، زیرا قیمت بالایی برای برنج تعیین میکنند.
با تعجب از او میپرسم یعنی کشاورزان گران فروشی میکنند؟ میگوید نه هزینه تولید آنقدر گران است که کشاورز مجبور است این ارقام را پیشنهاد دهد، سم، کود، هزینههای کارگری و اجاره ماشین آلات کشاورزی آنقدر بالا رفته که شالیکار نمیتواند قیمت پایین تری پیشنهاد دهد به هر حال او هم زندگی دارد و درآمدش از همین راه است.
او میگوید: قیمتی که کشاورز پیشنهاد میدهد برای هر کیلوگرم برنج طارم ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزارتومان است، اما قیمتی که بنکدار میخواهد ۸۰ تا ۸۵ هزار تومان است و این دلیل توقف در خرید و فروش برنجهای نوبرانه است.
دلایل رکود این روزهای بازار را جویا میشوم میگوید: هزینه تولید که بالا برود جنس گران میشود، مصرف کننده هم توان خرید با این قیمت را ندارد من هم به عنوان بنکدار رمقی برای خرید و فروش ندارم اینطور میشود که نه من خریدارم و نه کشاورز راضی به فروش محصول با قیمت پایینتر.
او ادامه می دهد: اگر دولت واقعا میخواهد کمکی به این بازار کند باید هزینههای تولید را پایین بیاورد مثل سم و کود یا حتی اجاره ادوات کشاورزی آن هم به نرخ دولتی و پایینتر از بازار، وقتی قیمت پایینتر باشد خرید و فروش هم راحتتر صورت میگیرد و بازار هم رونق گذشته را پیدا میکند نه مثل الان که مغازه من مثل کف دست خالی است.
صحبتهای کیوان ترس به جانم انداخته است پای محصولی در میان است که در کنار گندم قوت غالب مردم است و این اوضاع بخش اعظمی از مردم را از برنج باکیفت محروم می کند.
کلاه گشادی سرمان گذاشتند
نابسامانی قیمت برنج از پارسال شروع شده بود از همان زمان که کشاورز محصولش را فروخت و قیمت این محصول رشد تصاعدی عجیبی به خودش دید تا در این بازار بی صاحب هر کسی سود کند جز کشاورز، امسال این مساله انگار قرار نیست تکرار شود.
این را حاج رحمان میگوید، شالیکار زحمتکش روستای کلبستان نکا که هنوز از اشتباهی که پارسال کرد و برنجش را ارزان فروخت ناراحت است و نمیخواهد کلاه گشادی که پارسال به سرش رفت امسال دوباره تکرار شود.
او افزود: این برنج را اگر کیلویی ۱۲۰ هزار تومن هم بفروشم بازهم نمیصرفد، سم گران شد، کود گران، کارگر گران و هزینهها بدجور بالاست.
از شرایط بازار گلایه دارد و میگوید: می خواهند کشاورز را روبروی مصرف کننده بگذارند و ما را مقصر گرانی برنج معرفی کنند دقیقا مثل پارسال درحالی که مامقصر نیستیم قیمت برنج همین است و اگر کمتر باشد دیگر ارزشی ندارد سال بعد نشا کنیم.
همانطور که داشت چایی داغش را مزه مزه میکرد از او درباره فروش امسالش میپرسم میگوید: وضعیت بازار مثل پارسال نیست با این قیمتی که ما میخواهیم بفروشیم کسی خریدار نیست.
او ادامه می دهد: سابقه نداشت این موقع سال برنج انبار کنم اصلا برنجی رو دستم نمیماند که انبار شود امسال انگار طلسم شده است شالی را برداشت کردم و بردم شالیکوبی، اما خریدار نیستند و میگویند برنج را امانت در انبار نگه میداریم، آخر امانت مگر برای من پول میشود.
از او میپرسم برنجها الان کجاست؟ خنده تلخی میزند و میگوید در انبار شالیکوبی جاخوش کرده فعلا منتظریم تا کسی پیدا شود و از ما بخرد.
رکود بی سابقه در حالی رقم خورده است که پیش بینیها حکایت از افزایش ۲۰ درصدی تولید برنج در مازندران دارد و باید راه کار مناسبی برای آن پیدا شود.
احتکار نیست خریدار ندارد
در میان شنیدهها و دیدههای موجود در بازار بی رونق این روزهای برنج، کلمهای که زیاد شنیده میشود شالیکوبی است.
شالیکوب رفیق شالیکار است این را آقای حسن نژاد میگوید، شالیکوبی او در شهرستان میاندرود قرار دارد، سری به این واحد صنعتی میزنم و میخواهم از اوضاع و احوالشان آگاه شوم که حجم گونیهای برنج آن هم در دو سوله بزرگ من را در این فکر فرو میبرد که اگر برنج قیمت متعادلی داشت آیا این حجم انبوه اینجا به چشم میآمد.
با آقای حسن نژاد در شالیکوبی اش قدم میزنیم کشاورزان یک به یک میآیند و شالیها را تحویل میدهند تا برنج سفید تحویل بگیرند به شوخی میگویم: خوب برنج احتکار کرده اید! با بی حوصلگی میگوید احتکار کجا بود، اینها همه امانت کشاورزان است مشتری داری بیا همه را ببر.
او میگوید: پارسال کشاورز برنج طارم را به قیمت ۳۵ هزار تومان فروخت، اما در طی سه ماه قیمت برنج به ۹۰ الی ۱۰۰ هزار تومان هم رسید این اتفاق موجب ضرر شدید شالیکاران شد و سود اصلی را تاجران بردند.
او ادامه میدهد: امسال وضعیت بازار بسیار ریسک پذیر است کشاورز نمیخواهد برنجش را بفروشد به دلیل اینکه شاید مثل پارسال گرانتر شود و تاجر نیز با تصور اینکه بازار برنج راکد است و میتوان قیمت این کالا کاهش یابد فعلا دست به خرید نمیزنند.
حسن نژاد افزود: بازار الان تشنه یک قیمت پایه است قیمتی که مشخص باشد و متناسب با نیاز کشاورز و مصرف کننده، وگرنه با ادامه این شرایط تا یک هفته دیگر حتی یک کیلو برنج طارم هم در بازار پیدا نمیشود.
این سوال در ذهنم مرور میشود چه کسی باید قیمت تعیین کند از او میپرسم با عصبانیتی که از اول صحبت هایمان مانده میگوید:هر کی، ما چه میدانیم.
تعیین قیمت، هرچه سریعتر بهتر
زنده ماندن بازار همیشه وابسته به عرضه و تقاضاست، فرقی نمیکند چه کالایی باشد، یکی باید بخواهد بفروشد و دیگری هم خریدار باشد، داستان این روزهای برنج حکایت دیگری دارد هم فروشنده هست و هم خریدار، ولی همه منتظر یک قیمت متعادل هستند قیمتی که هم کشاورز را راضی کند و هم مصرف کننده و بنکدار را.
گوشی تلفن را برمی دارم و از رییس پایانه صادراتی برنج کشور علاج درد را میپرسم، یزدان پناه میگوید: پارسال در پایان سال زراعی به دلیل اینکه با کمبود محصول مواجه شدیم شرایط روانی بازار به گونهای بود که حبابی در قیمت برنج ایجاد و در ذهن کشاورز هم تثبیت شد که این قیمت بالا، قیمت واقعی برنج است.
او با بیان اینکه جهاد کشاورزی به عنوان متولی امر وظیفه دارد هم صلاح مصرف کننده و هم صلاح کشاورز را ببیند گفت: به دلیل این که پارسال تعزیرات به بازار ورود پیدا کرد و اقدام به قیمت گذاری دستوری بعد از خرید و فروش برنج هم انجام شد الان بنکدار و تاجر رغبتی به خرید برنج ندارد، چون معلوم نیست در ماههای آینده چه اتفاقی بیافتد که مصداق گران فروشی نباشد.
رییس پایانه صادراتی برنج کشور ادامه داد: تاجر اگر سود نکند حداقل نمیخواهد ضرر ببیند به همین دلیل همه منتظر هستند سازمان جهاد کشاورزی قیمتش را اعلام کند تا همه تکلیف خودشان را بدانند.
رییس پایانه صادراتی برنج کشور در پاسخ به این پرسش که چگونه باید این اتفاق بیافتد گفت: پیشنهاد میکنیم کشاورزان پیشرو از مناطق مختلف مازندران و استانها دیگر با کارشناسان بازار جلسهای برگزار کنند و هزینهای که کشاورز انجام داده است به اضافه سود معقولی تعیین گردد تا بازار بتواند از این رکود بی سابقه خارج شود.
فعلا قصد دخالت در بازار را نداریم
متولی کشاورزی در کشور وزارت جهاد کشاورزی است جایی که طبق پیش بینی هایش تولید برنج مازندران نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد افزایش خواهد داشت این یعنی مشکلی در عرضه و یا کمبودی در بازار نیست.
سری به ساختمان سبز رنگ جهاد کشاورزی مازندران میزنم تا با معاون بهبود تولیدات گیاهی این نهاد گفتگو داشته باشم از حال و هوای بازار و دلیل این رکود حیرت انگیز سوال میکنم.
عباسپور میگوید: فصل زراعی خوبی را پشت سر گذاشتیم و ارقام خوبی نیز کشت شد و امسال به تولید یک میلیون تن برنج سفید خواهیم رسید.
او بیان اینکه مصرف کننده الان منتظر است بازار به یک تعادل نسبی برسد تا بتواند مایحتاج مورد نیازش را تامین کند گفت:تا این لحظه دولت نمیخواهد به بازار ورود کند مگر اینکه افزایش قیمت به ضرر مصرف کننده و یا کاهش قیمت به ضرر کشاورز داشته باشیم آن وقت دولت با تعیین قیمت در کشت قراردادی برنج در بازار دخالت خواهد کرد.
معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی مازندران گفت:سعی بر این است با توجه به افزایش تولید و عرضه برنج در بازار، قیمت با توافق مصرف کننده و کشاورز بدست آید و حتی الامکان دولت دخالتی در قیمت نداشته باشد.
هر چه هست با وجود افزایش تولید برنج، تقاضایی برای خرید آن در بازار نیست، توقف خرید و فروش برنج نیز فقط یک نتیجه خواهد داشت کاهش عرضه برنج و بالتبع گرانی محصولی که این بار نه کشاورز در آن دخالتی دارد نه بنکدار و دلال.