بر اثر مقاومت مردم بوشهر، میدان جنگ و آبرو بر انگلیس تنگ آمده بود و انگلیسیها به دنبال راه فراری بودند تا شکست نظامیان آموزش دیده در برابر ۱۰ زن بوشهری را توجیه کنند، اما دریغا که حافظه تاریخ پاک شدنی نیست.
سال ۱۲۹۷ شمسی بود، انگلیسیها پس از اینکه تمام قوای خود را برای آتش کشیدن منطقه دلوار و چغادک استان بوشهر استفاده کرده بودند از دلیرمردان و زنان بوشهری شکست خوردند و برای اینکه این شکست مفتضحانه را از دید بزرگان خود پنهان سازند به فکر کشتن «غضنفرالسلطنه برازجانی» که از حاکمان برازجان و از خوانین ضد انگلیس بود، افتادند؛ آنها برای عملیاتی کردن تصمیم خود اینبار به دشتستان هجوم آوردند.
در این میان غضنفرالسلطنه برازجانی با پشتگرمی مردان محلی منطقه به مدت دو شبانه روز مردانه ایستادگی کرد و زنان نیز در آن ایام شجاعانه اسلحه، مهمات، آب و آذوقه به دست مردان مبارز میدادند تا از جبهه جهاد جا نمانند.
روستائیان بوشهر کمر انگلیسها را شکستند
انگلیسها که پس از گذشت دو روز در برابر چند روستاییزاده کمر خم کرده بودند تصمیم بر عقبنشینی گرفتند و در راه برگشت بودند که به منطقه کوهستانی «لَرده» رسیدند. روز سوم بود و آن روز هم مثل همه روزهای دیگر روستای کوهستانی «لَرده» در دل کوههای گیسکان در شمال شرقی شهر برازجان استان بوشهر در پهنای زمین گسترده شده بود.
اما ناگهان صدای شلیک گلولههای پی در پی بر فراز کوهستان شنیده شد، کسی نمیتوانست بفهمد که آن همه گلوله از کدام سو شلیک میشود و صدا چنان گوش خراش بود که گویا از آسمان و زمین گلوله میبارید.
هنوز صدای شلیک گلولهها آرام نگرفته بود که انگلیسها در دل کوهستان با صدای ولوله و «کِل» وحشت بر تنشان رخنه افکند و عنان از کف دادند، سربازان انگلیسی هرچه به بالای سر نگاه میکردند تا بلکه نشانی از ارتش مخفی شده در کوهستان را ببینند، تلاششان بیهوده میشد چرا که تنها چیزی که نمایان بود صدای سوت شلیک گلولههایی بود که گویا از دل آسمان بر سرشان میبارید.
زنان «لَرده» در کمین سربازان انگلیس
زنان لرده از شب پیش اسلحه بر دوش خود انداخته و بر فراز پستوهای کوهستان در کنار مردان موضع گرفته بودند و این ولولهای که زنان با شلیک گلوله و تعویض مداوم برپا کرده بودند امان از دل یگان نظامی انگلیسها ربوده بود، انگلیسها که به دنبال راه فرار بودند ناگهان در مقابل خود با مردان شجاع لرده مواجه شدند.
سیاه بختان انگلیسی در برابر ایستادگی و دفاع زنان و مردان بوشهری از دیار خود، بیش از ۳۰۰ کشته و دهها زخمی را برجای گذاشتند، مهمات و سلاحهای یگان نظامی انگلیس نیز غنیمتی دیگر بود که به دست زنان لرده افتاد.
دروغی که انگلیسیها به تاریخ تحمیل کردند
انگلیسیها بعدها برای اینکه تاریخ از شکست آنها در مقابل ۱۰ زن عشایرنشین بوشهری ننویسد، علت تلفات و عقبنشینی خود را گم کردن راه عنوان داشتند، اما تاریخ پر عزت ایران اسلامی هیچگاه دلاوری زنان بوشهری را از خاطر پاک نکرد تا امروز ما بتوانیم سینه سپر کرده و از گذشته مانای پایتخت مقاومت سخن بگوییم.
مقاومت؛ خونی جاری در رگهای زنان بوشهر
تاریخ استان بوشهر مملو از نام بانوانی است که در بزنگاههای مختلف تاریخی، جان بر کف گرفته و برای حفظ ارزشهای خود شجاعانه مقاومت کردهاند و، اما مقاومت همچون خونی جاری در رگهای زنان بوشهری است و مثال روشن آن بانویی به نام شهیده سمنبر عالیپور است که مهر اولین شهید زن انقلاب اسلامی را بر بر دوش دارد و در گفتگو با بانوان میگفت: «مبادا آقایان از ما پیشی بگیرند؛ این نهضت، نهضتی است که ما باید تا سر حد جان در راه آن فداکاری کنیم و چه بهتر که در این راه به شهادت برسیم.»
در کنار نام مردان مبارز با انگلیس همچون رئیسعلی دلواری، غضنفرالسلطنه برازجانی و افراد دیگر نام بانوان مجاهد بوشهری نیز آذین استان بوشهر به عنوان پایتخت مقاومت ایران اسلامی بوده و این فرصتی برای بانوان بوشهری به ارمغان آورده است تا با الگو گیری از این زنان مجاهد، در عرصههای اجتماعی، سیاسی، علمی و ... ورود کرده و نام بوشهر را در تاریخ این سرزمین حیات بخشند.