پژوهشگران کشور در یک مطالعه جدید نشان دادهاند که افراد مصرفکننده ماری جوانا، خود را معتاد نمیدانند و دیدگاههای متفاوتی را نسبت به تعریف جامعه از این پدیده شوم ارائه میدهند.
مردم، سازههای اجتماعی و فیزیکی را که در جهان با آنها برخورد دارند، بر حسب فایدهای که برای آنها دارد، تعریف میکنند و دانش آنها بر چیزی استوار است که سودمندیاش برای آنها ثابت شده باشد و بر همین پایه دانششان را گسترش میدهند. درواقع کنشگران، دارای هدف و مقصدی هستند که کنششان را در جهت آن و برای نیل به آن اهداف تنظیم میکنند. پس از این که تغییرات بنیادین اجتماعی در ابعاد گوناگون قرن بیستم پشت سر گذاشته شدند، افراد جامعه دیگر مانند جوامع سنتی در پناه یک نوع نظم اجتماعی یکپارچه اندیشه و کنش نمیکنند.
به اعتقاد متخصصان، در جوامع فعلی، افراد و گروههای اجتماعی، ادراکات متنوعی را تولید کرده و در بسط این تولید، خود را به شیوههای گوناگونی تعریف میکنند. به همین دلیل باید تغییرات و بازسازی نظام معنایی پدیدهها را در جهان اجتماعی و رابطه کنشگر با جهان اجتماعی بررسی کرد. مسئله اعتیاد در برخی از جوامع، نوعی نقض قانون در نظر گرفته میشود و شخص ناقض قانون نیز به عنوان یک فرد خاص دیده میشود؛ کسی که نمیتوان به او اعتماد کرد تا طبق قوانین مورد توافق گروه زندگی کند. اما شخص معتاد ممکن است خود دیدگاه متفاوتی نسبت به موضوع داشته باشد و قاعدهای را که بر اساس آن مورد قضاوت قرار گرفته است، نپذیرد و لذا به عمق مشکلی که در حال ایجاد کردن و دامن زدن به آن است، پی نبرد.
پژوهشگران دانشگاه شیراز در همین زمینه، به انجام یک مطالعه مبادرت ورزیدهاند که در آن نظام معنایی مصرفکنندگان ماده مخدر ماریجوانا از پدیده اعتیاد مورد بررسی واقع شده است.
این پژوهش روی ۲۰ نفر از جوانان ایرانی که سابقه مصرف ماریجوانا داشتند و با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته، انجام شده است.
بر اساس یافتههای این تحقیق، افراد فوق عموماً چنین اعتیادی را خوشایند میپندارند و عوامل تاثیرگذار در اعتیاد خوشایند برای آنها شامل موارد زیر بوده است: الف) عوامل زمینهساز شامل ناهنجارشناخته شدن و تمایز دیدگاه، ب) عوامل زمینهای شامل بینش اجتماعی فردی، گسترش جهانبینی، و فردیت محوری و ج) عوامل مداخلهگر شامل جامعهپذیری دوستان و افزایش کیفیت دوستی.
به گفته احسان حمیدیزاده، استادیار و پژوهشگر گروه جامعهشناسی دانشگاه شیراز و همکارانش، «عوامل نهادی، اجتماعی و فردی در نظام معنایی مصرفکنندگان از اعتیاد مؤثر هستند. کنشگران با توجه به نوع مصرف، با عقلانی و آگاهانه در نظر گرفتن کنش خود و کارکردهای مناسب ماریجوانا در حیات اجتماعیشان و اتکا به این ایده که کاش ماری جوانا در ایران هم آزاد بود، مصرف ماری جوانا را یک کنش اعتیادآور در نظر نمیگیرند».
آنها میافزایند: «از سوی دیگر، این افراد، تعریف اعتیاد که از جامعه و ساختارها نشأت گرفته است را بهمثابه یک برچسب میدانند که منجر به از دست دادن موقعیت اجتماعی کنونیشان میشود. افزون بر این، نظام معنایی مصرفکنندگان از اعتیاد در فرایند یادگیری و الگوسازی کنار همسالان نیز خلق و تقویت میشود و لذا آنها بر این باور هستند که ماریجوانا متمایز از دیگر مواد مخدر است و آن را یک فعالیت عادی در نظر میگیرند».
محققان بر اساس یافتههای این پژوهش که در فصلنامه «اعتیادپژوهی» وابسته به دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر ریاستجمهوری به چاپ رسیده است، پیشنهاد دادهاند که تابوشکنی در خصوص این مسئله در سطح جامعه و خانواده شکسته شود و دلیل مصرف و شکل مصرف مورد بررسی عمیقتری قرار گیرد.
حمیدیزاده و همکارانش میگویند: «همچنین لازم است با تحقیقات بیشتر در یک بازه زمانی بلندمدت، ابعاد مختلف مسئله بررسی شوند تا با اتکای به آنها بتوان سیاستگذاری منطقیتر و علمیتر را جایگزین سیاستگذاریهای فیزیکی و همراه با خشونت فعلی کرد».
آنها در پایان اشاره کردهاند: «هزینههایی که صرف مبارزه با مواد مخدر از جمله مبارزه با قاچاق و هزینههای نگهداری بازداشتشدگان میشود، بهتر است در زمینه آگاهی و آموزش و بهبود خدمات سلامت روان برای کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر در زمینه خود درمانی صورت گیرد».