کد خبر : ۵۹,۶۲۳
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۱۳:۲۹
کارآفرینی از منابع مهم و پایان‌ناپذیر همه جوامع بشری است، منبعی که به توان خلاقیت انسان‌ها معطوف است. امروزه همگان دریافته‌اند جوامعی که بر منابع انسانی متکی‌ اند، نسبت به جوامعی که به منابع زیرزمینی اتکا دارند، در بلندمدت موفق‌تر اند، منابع زیرزمینی در کشورهای جهان سوم از جمله موانع توسعه‌یافتگی به شمار می‌آید و عدم وجود این منابع در برخی از کشورها، باعث شده تا آن‌ها با استفاده از نیروی فکر، خلاقیت، ابتکار و در یک واژه کارآفرینی در شمار کشورهای پیشرو در جهان کنونی قرار گیرند.
محققان در پژوهشی با عنوان «ارزیابی قابلیت‌های کارآفرینی دختران دانشجو» آورده‌اند که امروزه انسان کارآفرین به عنوان راه‌ حل اصلی مشکلاتی از قبیل تحولات سریع و شتابان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، پیچیدگی‌ها و رقابتی شدن اقتصاد جوامع، چالش‌ها و مشکلات ناشی از توزیع ناعادلانه درآمد، کیفیت نامطلوب زندگی برخی گروه‌های انسانی و همچنین منبع نامحدود توسعه مورد توجه قرار گرفته است.
 
از سوی دیگر، یکی از شاخص‌های نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی، مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آنان در ساختارهای اقتصادی است. در واقع، با توجه به نقش حساس زنان در تولید و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل در به ظهور رساندن توانایی‌های زنان بوده و هر اندازه میزان مشارکت آنان افزایش یابد، روند رشد و توسعه تسهیل می‌شود. بنابراین جوامعی که خواهان توسعه همه‌جانبه هستند، باید امکان رشد و شکوفایی استعدادها را برای تمامی اعضای خود، از جمله زنان شاغل فراهم سازند.
 
این پژوهش توسط محمد امینی، محمدرضا تمنایی‌فر و صدیقه غلامی علوی استادیار داشنگاه کاشان انجام شده که نشان می‌دهد در عرصه جهانی، زنان خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان، منشأ تحولات بزرگی در زمینه‌های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده‌اند و نقش آنان به عنوان موتور توسعه اقتصادی، قهرمانان ملی و توسعه صنعتی، محرک و مشوق سرمایه‌گذاری، عامل ایجاد اشتغال، گزینه اصلی انتقال فناوری و عامل رفع خلل و تنگناهای بازار در جوامع تبیین یافته است.
 
بررسی و ارزیابی برنامه‌های درسی و اقدامات دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی در زمینه ایجاد، آموزش و پرورش مهارت‌ها و قابلیت‌های کارآفرینی دانشجویان از نقش و اهمیت زیادی برخوردار است. آموزش این قابلیت‌ها با توجه به شرایط جدید و پیچیده جوامع انسانی در قرن بیست و یکم و وجود معضل بارز و مشهودی همچون بیکاری تحصیل‌کرده‌ها و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دارای اهمیت زیادی است. در این راستا تحلیل و ارزیابی قابلیت‌های کارآفرینی دانشجویان می‌تواند تصویری روشن و مستند از واقعیات و معضلات آموزش عالی ایران در این عرصه به دست دهد تا از این طریق، ضمن شناسایی کمبودها و نقاط ضعف، سیاست‌ها و اقدامات لازم را جهت اصلاح و ارتقای وضعیت موجود تدوین و به مرحله اجرا گذاشته شود.
 
در واقع می‌توان بر این نکته تأکید کرد که دانشجویان رشته‌ها و دانشکده‌های گوناگون صرف نظر از گرایش‌ها و حوزه‌های تخصصی که در آن مشغول به تحصیل هستند، نیازمند برخورداری از تجارب و فرصت‌های یادگیری و دوره‌های آموزشی هستند که با تاکید ویژه بر روی ابعاد گوناگون کارآفرینی، بتواند مجموعه‌ای از توانمندی‌ها و قابلیت‌های مربوط به کسب و کار و تولید شغل را در آن‌ها ایجاد کند.
 
اغلب دانشکده‌ها فقط آموزش را در گستره رسالت خویش بدون هیچ برنامه و تمهیداتی به منظور تزریق اندیشه کارآفرینی و ارزش‌آفرینی فراگیران در دستورکار خود قرار می‌دهند و شاید کمتر برنامه‌هایی با درون مایه کارآفرینی داشته باشند و در پی آن شاهد فراغت هزاران دانش‌آموخته‌ای می‌شویم که کمترین نشاط نوآوری و اندیشه‌آفرینی در آنان نیست و همواره در پی کار و اشتغال در هر زمینه‌ای، ولو بی‌ارتباط با نوع تخصص و رشته تحصیلی خود هستند.
 
با توجه به نتایج و یافته‌های حاصل از این پژوهش و در راستای پاسخگویی هر چه بیشتر برنامه درسی آموزش عالی به نیازها و چالش‌های گوناگون، باید براین نکته مهم تأکید کرد که تلاش در جهت القا و آموزش توانمندی‌ها و قابلیت‌های کارآفرینی به دانشجویان به وسیله برنامه‌های درسی باید به عنوان یک اولویت جدی در دستورکار سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان آموزش عالی ایران قرار بگیرد.
 
یکی از راه‌های توسعه کارآفرینی زنان، افزایش انگیزه‌های آنان برای کارآفرینی و تبیین اهمیت و جایگاه اجتماعی این انگیزه‌ها است. در حقیقت، آنچه که موجب کاهش نرخ کارآفرینی زنان شده، نوع نگاه ما به زنان و بسترهای فرهنگی و اجتماعی است که از گذشته‌های دور شکل گرفته، ولی به هر حال بایستی زمینه‌های تغییر چنین نگرشی را فراهم کرده و بیش از این اجازه ندهیم نصف جمعیت آماده به کار ما جهت اجرای طرح‎های توسعه، بیرون گود مانده و ما را در مسیر توسعه یاری نکنند.
 
از این رو می‌توان گفت فرهنگ‌سازی برای تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی‌های زنان در فعالیت‌های اقتصادی، شناخت و تقویت انگیزه‌ها و ویژگی‌های کارآفرینانه زنان و همچنین تدوین برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای حرفه‌ای زنان توسط نظام آموزشی کشور به ویژه آموزش عالی، ایجاد و گسترش مراکز پژوهش و توسعه کارآفرینی، برگزاری کارگاه‌های آموزشی کارآفرینی، کسب‌وکارهای الکترونیکی، جهت‌دهی واحدهای درسی دانشگاهی به سمت آموزش‌های کارآفرینی، تدوین کتب درسی کارآفرینی ویژه رشته‌ها و دانشکده‌های گوناگون، آموزش تخصصی اساتید دانشگاه‌ها در زمینه قابلیت‌های کارآفرینی و... باید به صورت جدی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد.
 
این پژوهش در فصلنامه پژوهشی زن و جامعه منتشر شده است.
 

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید