کد خبر : ۶۰,۸۶۱
۲۶ خرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۷
شهید سردار حاج حسین اسداللهی درباره شهید جاویدالاثر و مدافع حرم مهدی ذاکرحسینی بیان می کند:سر نترسی داشت و بین داوطلبان داوطلب بود و هر وقت از مهدی می خواستم کاری را انجام بدهد نه نمی آورد، در پرخطرترین مأموریت ها مهدی همیشه دستش بالا بود و بین نیروهایم خیلی خاص بود و در هیچ مأموریتی او ضعف نشان نداد.
 روز ۲۶ خرداد ماه سالروز شهادت مدافع حرمی است که با شجاعت از حرم عمه سادات حضرت زینب کبری(س ) در سوریه دفاع کرد . جاویدالاثر مدافع حرم «مهدی ذاکرحسینی» از رزمندگان لشکر عملیاتی حضرت محمدرسول الله (ص) در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ در حومه شهر حلب سوریه بر اثر حملات موشکی دشمن در عملیات به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهید ذاکرحسینی از تکاوران بسیار شجاع لشکر محمد رسول الله (ص) بود و هنگام شهادت ۳۱ سال سن داشت.
 
مهدی ذاکر حسینی فرزند امیرعلی در تاریخ ۱۳۶۳/۰۶/۲۷ در تهران متولد شد .
 
آقا مهدی با مدرک دیپلم به سپاه رفت و پس از استخدام درسش را ادامه داد و کارشناسی اش را در رشته حقوق گرفت. دیپلم فنی مکانیک داشت و وقتی به سپاه رفت در کار مکانیک خودرو ها بود. خیلی این کار با علاقه مندی اش جور در نمی آمد. از همانجا آنقدر پیگیری کرد تا او را برای کار های رزمی فرستادند. از طریق نیروی زمینی سپاه به بخش تکاوری رفت و دوره ها را با موفقیت گذراند و در این فاصله چندین و چند بار لوح و جایزه گرفت. دو بار در سطح لشکر محمدرسول الله (ص) به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شد. به کارش خیلی علاقه مند بود.
 
اولین بار سال ۱۳۹۳ بحث اعزامش پیش آمد
 
سالروز شهادت مهدی ذاکرحسینی مدافع حرمی که در حلب سوریه جاویدالاثر شد
 
اولین بار سال ۱۳۹۳ بحث اعزامش پیش آمد. قبلاً در دهه ۸۰ برای مبارزه با گروه پژاک اعزام شده بود. وقتی ظلم های داعشی ها را دید تنفرش از تروریست ها خیلی زیاد شد. نسبت به بقاع متبرکه اهل بیت (ع) به ویژه حضرت زینب (س) بسیار حساس بود و می گفت من سرباز و فدایی حضرت زینب (س) هستم و احتمال شهادتم هم می رود.
 
می گفت ما نباید اجازه دهیم تروریست ها بخواهند به حرم بی بی زینب (س) بی حرمتی کنند. همچنین نسبت به ظلمی که به مظلومان شیعه در عراق و سوریه می شد خیلی ناراحت بود. در رابطه با ازدواج می گفت تا زمانی که این داعشی ها و تکفیری ها از بین نروند من سعی می کنم ازدواج نکنم، چون احتمال شهادت هست. می گفت دوست ندارم در رختخواب بمیرم و می خواهم در راهی بروم که شهادت در آن هست و حداقل اثری از ما در جامعه بماند. اعتقاد داشت اگر ما نرویم تروریست ها وارد کشور می شوند و مملکت مان را نابود می کنند.
 
بله، ایشان نیت شهادت را در دلش داشت. می دیدم در این رابطه تصمیم قطعی گرفته و راهش را انتخاب کرده است. به او می گفتم سعی نکن فقط به نیت شهادت بروی، بلکه نیتت این باشد که بتوانی تعداد زیادی از تروریست ها را از بین ببری. در این فاصله خدا شهدا را انتخاب می کند. من کمک فکری به مهدی می دادم. می گفتم اگر می روید کربلایی بجنگید. او هم همین کار را انجام می داد و خیلی از تروریست ها را به هلاکت رساند. مهدی در رابطه با دشمنان سر نترسی داشت و مأموریت هایش را با موفقیت انجام می داد. داعشی ها کینه زیادی از مهدی داشتند. با سلاح های سنگین ساختمان ها و محیط اطراف مهدی را پشت سر هم زدند و ما هنوز خبری از مهدی نداریم.
 
پس از گذشت سالها هنوز چشم به راه خبری از بازگشت پیکر شهید هستند
 
سالروز شهادت مهدی ذاکرحسینی مدافع حرمی که در حلب سوریه جاویدالاثر شد
 
امیرعلی ذاکرحسینی . پدر شهید بازنشسته و افسر ارشد نیروی هوایی ارتش است و سابقه سال ها رزمندگی و خدمت را دارد.
 
وی درباره اصالت خانوادگی خود گفت : نام خانوادگی ما ذاکرحسینی است و از قدیم پدرمان در کار تعزیه و مداحی بود و در کنار شغل اصلی اش این کار ها را برای تبلیغ دین انجام می داد. از سال ۱۳۳۰ در مناسبت های مختلف در اطراف ساوه برنامه های خودشان را برپا می کرد. ما در این قضیه ساخته شده بودیم. من وقتی متوجه شدم فرزندم با عشق و علاقه خاصی راهش را انتخاب کرده است دیگر حق نداشتم جلویش را بگیرم. تحملش برای پدر خیلی سخت است. پدران شهدا سختی های زیادی را تحمل می کنند. آقا مهدی چهار بار اعزام داشت و مادرش هر بار برایش گوسفند عقیقه می کرد تا سالم برگردد. سه بار این کار را کرد و بار چهارم مأموریت خیلی مهمی داشت. این اعزام ها برای مادرش سخت بود و می گفت حالا که برای چهارمین بار می خواهی بروی، چون عروسی برادرت در پیش است فعلاً صرف نظر کن ممکن است عروسی اش به عزا تبدیل شود.
 
آقا مهدی هم می گفت مادر، چون مأموریت خیلی مهمی است باید بروم و اگر نروم ممکن است خون شهدایمان هدر برود. می گفت برمی گردم و اگر برنگشتم بدان امام حسین (ع) ما را طلبیده است. حلالیت را از مادرش گرفت. به مادرش گفت هیچ بدهکاری به کسی ندارم و نگران من نباشید و برایم گریه و زاری نکنید. احتمال دارد در این مأموریت سنگین راه برگشتی نباشد و شما با صبر و قرائت قرآن مسائل را پشت سر بگذارید تا پیروزی برای جهانی شدن اسلام حاصل شود.
 
گاهی جراحت هایی برمی داشت
 
یک بار گردنش صدمه دیده و چند تا از دندان هایش به خاطر مبارزه با داعش شکسته بود. بار دیگر برای ضربه زدن به داعش جلو رفته بود و آن ها تعقیبش کردند و موتورش را با خمپاره زده بودند. آقا مهدی از موتور افتاده و دندانش شکسته بود ولی خودش را از دست آن ها نجات داده بود. همیشه این جراحت ها را داشت.
 
سالروز شهادت مهدی ذاکرحسینی مدافع حرمی که در حلب سوریه جاویدالاثر شد
 
من این موضوع را از زبان فرمانده آقا مهدی، شهید حسین اسداللهی از فرماندهان مدافع حرم بیان می کنم. ایشان در مستندی اذعان می کند پسرم سر نترسی داشت و بین داوطلبان داوطلب بود و هر وقت از مهدی می خواستم کاری را انجام بدهد نه نمی آورد. در پرخطرترین مأموریت ها مهدی همیشه دستش بالا بود و بین نیروهایم خیلی خاص بود. در هیچ مأموریتی او ضعف نشان نداد. شهید اسداللهی از شهادت مهدی خیلی ناراحت بود و می گفت یکی از بهترین نیروهایم را از دست دادم.
 
آخرین مأموریت
 
مهدی روز ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ به عنوان فرمانده با ۳۰ نیرو عازم سوریه می شود. مأموریت مهمی در پیش داشتند. نیرو های تکفیری در حلب جمع شده بودند و می خواستند قسمت مهمی از این شهر را پس بگیرند. می خواستند از گذرگاهی عبور کنند و دوباره جا هایی که رزمندگان گرفته و شهدای زیادی داده بودند را بگیرند. آقا مهدی شب تا صبح در ماه رمضان مقابل دشمن مقاومت می کند. دشمن نخست تصور می کند زمین هایی که آزاد شده است را به راحتی می گیرد. آقا مهدی تا هفت صبح مقابل تروریست ها می ایستد. در آخر فرمانده میدان به آقا مهدی بیسیم می زند و می گوید نیروهایت را به جای امن منتقل کن، چون از سه طرف محاصره شده بودند. مهدی با دستور فرمانده میدان نیروها را تک تک به جای امنی می فرستد. دوستانش اصرار می کنند تو هم باید با ما بیایی که می گوید اول شما باید سالم بروید بعد من می آیم. می گوید حاج حسین شما را از من می خواهد.
 
آن موقع ۲۷ نفر از نیرو ها را سالم برمی گرداند. چند نفر و همچنین خودش مجروح شده بودند. آقا مهدی آخرین نفر می شود. تروریست ها هم تمام توان شان را برای زدن او جمع کرده بودند. با تک تیرانداز نمی توانستند آقا مهدی را بزنند، به همین دلیل با خمپاره و بمب کپسولی کل ساختمانی که پناه گرفته بود را زدند. بعد از یک انفجار شدید مهدی از نظر پنهان می شود. دوستانش می گویند هر چه مهدی را صدا کردیم تا ببینیم کجاست متأسفانه پیدایش نکردیم. الان هم گروه تجسس دنبال پیکر مهدی است. به احتمال زیاد با آن سلاح های سنگین، مهدی شهید جاویدالاثر شده است.
 
سالروز شهادت مهدی ذاکرحسینی مدافع حرمی که در حلب سوریه جاویدالاثر شد
 
زمان اطلاع از شهادت
 
یک هفته پس از این اتفاق سردار اسداللهی تعریف می کرد وقتی این خبر را شنیدیم گفتیم باز مطمئن شویم شاید مهدی جایی پرت یا اسیر شده باشد. بعد از یک هفته متوجه شدیم خبری نیست. آن ها وقتی اسیر می گرفتند سریع اطلاع می دادند. دیگر خبری نشد و همکارانش به منزل مان آمدند. آرام آرام ماجرا را گفتند و فهمیدیم مهدی شهید شده است. سردار اسداللهی تأکید داشت مهدی خودش را فدای دوستانش نیز کرد. زمان اعزام، سردار اسداللهی به مهدی گفته بود تو فرمانده هستی و مراقب نیروهایت باش و او هم جواب داده بود خیالتان راحت باشد، جان نیروهایم از جان خودم ارجح تر است. از هر بابت آدم فداکاری بود.
 
آزاد سازی شهر حلب
 
ارتش سوریه به همراه تلاش های رزمندگان محور مقاومت در بهمن ماه سال ۹۸ و پس از آنکه کنترل آخرین پایگاه‌های تروریست‌ها در شمال حلب را به‌دست گرفت توانست امنیت را به طور کامل به شهر حلب بازگرداند.
 
ارتش سوریه پیش از این توانسته بود تمامی بخش‌های منطقه «جمعیة الزهراء» در غرب حلب را آزاد کند و پس از درگیری با تروریست‌های «جبهة النصرة» سیطره خود بر شهر «حریتان» در ریف حلب شمالی را توسعه دهد.
 
از سوی دیگر پس از عقب‌نشینی تروریست‌های جبهة النصره از مناطق «حیان»، «بیانون» و «تل مصبین» در ریف حلب شمالی،‌ ارتش سوریه بدون درگیری این مناطق را آزادسازی کرد.
 
ارتش سوریه از یک ماه پیش عملیات‌های نظامی خود علیه تروریست‌ها را از دو محور، یکی جنوب و غرب حلب و دیگری جنوب استان ادلب آغاز کرده و توانسته طی این مدت کوتاه، مساحت‌های گسترده‌ای را به همراه اتوبان حلب دمشق آزاد و پاکسازی کند.

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید