منتقد شیرازی عقیده دارد که ورود کارگردانهای جوان به جشنواره فجر اگر بدون تجربه کردن مسیر درست اتفاق بیفتد، به کیفیت چنین جشنوارهای لطمه وارد میکند.
تالار حافظ شیراز دیشب، ۲۰ بهمنماه شب شلوغی را پشت سر گذاشت و میتوان گفت بیشترین مخاطب را در بین شبهای جشنواره در خود جای داد.
در این شب، ابتدا فیلم «قلب رقّه» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور به نمایش درآمد و از ساعت ۲۱ نیز فیلم «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری روی پرده سالن سبز اکران شد.
اما مانند شبهای گذشته، زمان استراحت بین دو فیلم به جلسه نقد و بررسی اختصاص یافت و آن دسته از تماشاگرانی که به این نوع جلسات علاقمند هستند، در سالن غزل حضور یافتند.
در این نشست، ابتدا در خصوص فیلم دوم شب قبل یعنی «شکار حلزون» صحبت شد. یکی از منتقدان که رضایت چندانی از فیلم نداشت، کهنه بودن فضای فیلم را یکی از شاخصههای منفی چه از لحاظ ساختاری و چه از لحاظ طرح مباحث عنوان کرد و گفت: فکر میکنم تاثیر سینمای گلخانهای را در جشنواره به خوبی مشاهده کردهایم.
محمدرضا حقنگهدار در این باره توضیح داد: اینکه یک فیلمسازِ فیلم کوتاه، به یکباره و بدون طی کردن مراحل لازم، وارد ساخت فیلم بلند شود، چالش برانگیز است. ورود اینچنین فیلمهایی به سینمای بدنه و حرفهای، باعث لطمه به کیفیت جشنواره فجر میشود.
وی با بیان اینکه فیلم از لحاظ حقوقی دارای ایرادهای فراوانی بود، به بیان نکاتی از داستان فیلم پرداخت و گفت: همین ایرادها باعث قطع شدن ارتباط مخاطب با فیلم میشود.
تاثیر مخرب سینمای گلخانهای بر کارگردانها / جلوههای ویژه «قلب رقه» در حد سینمای آمریکا!
اما دیگر منتقد حاضر در جلسه، شکار حلزون را فیلمی خوب توصیف کرد و گفت: به نظر من چیزی که دیدیم، یک تله فیلمِ متناسب بود.
امیررضا مهرشیوا افزود: اجزای مختلف فیلم در یک سطح متوسط با یکدیگر هماهنگ بودند. ما هم باید سطح توقع خودمان را تا همین سطح پایین بیاوریم و سپس به تحلیل بپردازیم.
وی مهمترین ایراد شکار حلزون را فیلمنامه آن عنوان کرد و گفت: متاسفانه در بخش پایانی فیلم، هیچ خلاقیتی ندیدیم و این بزرگترین ضعف فیلمنامه بود.
پس از شنیدن نظرات برخی مخاطبان که عمدتا رضایتی از شکار حلزون نداشتند، نوبت به فیلم پر سر و صدای قلب رقه رسید.
تاثیر مخرب سینمای گلخانهای بر کارگردانها / جلوههای ویژه «قلب رقه» در حد سینمای آمریکا!
سینماگر شیرازی در آغاز نقد این فیلم گفت: یکی از نکتههای مهمی که پس از تماشای یک فیلم باید به آن توجه کنیم، بحث تاثیرگذاری فیلم است. منِ مخاطب باید به این فکر کنم که فیلم چه آوردهای برایم داشت؟ وقتی فیلم قلب رقه تمام شد، ما به چه جهانی نزدیک شدیم؟ چه چیزهایی در ذهنمان به عنوان «داده» شکل گرفت؟
حق نگهدار افزود: مشخص است که برای چنین فیلمی زحمات زیادی کشیده شده است. خطاهایی هم که در گذشته در چنین فیلمهایی وجود داشت، حالا خیلی کمتر شده است. اما گاهی وقتها، یک استراتژی اشتباه باعث میشود کشتی مفاهیم فیلم هر چقدر هم که عظیم باشد، به قعر دریا سقوط کند. فکر میکنم این اتفاق برای این فیلم رخ داد.
وی یکی از نقاط ضعف فیلم را استفاده از چهرههای آشنا برای برخی نقشها عنوان کرد و گفت: فکر میکنم بازیگرانی که کمتر برای مخاطب عام آشنا هستند، میتوانستند تاثیرگذاری بیشتری در این فیلم داشته باشند.
تاثیر مخرب سینمای گلخانهای بر کارگردانها / جلوههای ویژه «قلب رقه» در حد سینمای آمریکا!
این منتقد شیرازی در پایان صحبتهایش به معضل سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: ما در این حوزه دچار کارهای کاریکاتوری شدهایم. بعضی از چیزهایی که مطرح میشود از عالم واقعیت دور است، در حالی که نیاز داریم چیزهایی را نشان دهیم که در واقعیت رخ داده است. اگر مصلحتاندیشیهای بیجا را از کار دور کنیم ، ارتباط مخاطب با فیلمها مستحکمتر میشود.
دیگر منتقد حاضر در جلسه، قلب رقه را فیلمی خوشساخت توصیف کرد و گفت: تدوین، حرکات دوربین و دکوپاژ به خوبی در خدمت فیلم قرار گرفته است.
مهرشیوا افزود: قلب رقه یک فیلم از ژانر جنگی اما تجاری است. فکر میکنم رسالتی را هم که داشته به خوبی انجام داده است اما نتوانسته به فیلم شاخصی تبدیل شود.
وی یکی از دلایل این امر را ضعف فیلمنامه عنوان کرد و گفت: در این فیلم شاهد هستیم که خرده داستان بر داستان اصلی غلبه میکند. انگار که کارگردان دیگر برایش اصل فیلمنامه اهمیت ندارد و خودش را درگیر تکنیک و تدوین کرده است.
این سینماگر شیرازی یکی از نقاط قوت فیلم را جلوههای ویژه خوب آن دانست و افزود: اگر این فیلم را با فیلمهایی که در زمان جنگ ساخته میشد مقایسه کنیم، متوجه پیشرفت میشویم. جلوههای ویژه این فیلم در حد فیلمهای آمریکایی بود.
به گزارش ایسنا، ششمین شب جشنواره فیلم فجر در تالار حافظ شیراز امشب، ۲۱ بهمن با اکران دو فیلم «احمد» و «پرویز خان» به انجام میرسد.
انتهای پیام