خارگ نیوز: ۱۲ سال از این نامگذاری در تقویم کشور می گذرد. آیا این نامگذاری توانسته به بهتر شدن فرهنگ عمومی ایرانی ها کمک کند یا فقط هزینه چند بنر و جلسه و همایش دیگر به کشور تحمیل کرده است؟
به گزارش خارگ نیوز، ۱۴آبان "روز فرهنگ عمومی" است. ۱۲ سال از این نامگذاری در تقویم کشور می گذرد. آیا این نامگذاری توانسته به بهتر شدن فرهنگ عمومی ایرانی ها کمک کند یا فقط هزینه چند بنر و جلسه و همایش دیگر به کشور تحمیل کرده است؟
فرهنگ عمومی همان شناخت اندک همه شهروندان با حقوق اجتماعی و فرهنگی خودشان برای داشتن جامعه ای نسبتا آگاه و در رفاه نسبی است. این بخش هر چند ممکن است روی فرهنگ تخصصی (با متولی مشخص) تاثیرگذار باشد، اما در واقع مقابل آن قرار دارد.
عناوین روزها در تقویم کشورها نشان از توجه و اهمیت حاکمیت به یک موضوع است اما فرهنگ عمومی چیزی نیست که دست روی دست گذاشت؛ منتظر ماند تا دولت ها یا دیگرانی از مریخ بیایند و یک جامعه را گل و بلبل کنند؛ هر چند نظام های حاکم بی شک نقشی انکارناپذیر در ارتقای فرهنگ جامعه و آگاهی مردم از مسئولیت های خود داشته و دارند. (برای نمونه بهبود اوضاع اقتصادی از سوی دولت ها می تواند مانع پایین آمدن آستانه تحمل مردم و بروز بسیاری از ناهنجاری ها در تقابل با فرهنگ عمومی مطلوب؛ به ویژه در رانندگی و صفوف مختلف بشود)
این سال ها؛ شعارها و سخنان شسته رفته زیادی از فرهنگ شهروندی و شهروند خبرنگاری و شهروند مطالبه گر و... شنیده و می شنویم، بیاییم یک لحظه در یک روز، آن هم به بهانه فرهنگ عمومی به نقش خودمان در تعالی جامعه فکر کنیم، زیرا این ما هستیم که جامعه را می سازیم؛ من و شما.
بارها شده ناخودآگاه یا دانسته؛ نظم و ترتیب کشورهای غربی را با ایران دوست داشتنی اما بی نظم خود مقایسه کنیم و ایران اسلامی را آن طور که باید باشد؛ تصور کنیم، اما آیا قرار است کسی از کره ای دیگر بیاید و ایران ما را رویایی کند و دو دستی تحویل مان دهد یا باید پذیرفت و باور داشت این من و شماییم که مسئول ساختن ایرانیم؟
مایی که از پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک دم می زنیم، مایی که دروغ و تهمت و حق کشی و افترا و ظلم و بی احترامی و حتی رعایت نکردن نظافت و مسواک نزدن در دین مان جایی ندارد و همسایه تا جایی محترم است که گویا از تو ارث می برد، باید راحت تر از هر مملکتی به فرهنگ عمومی خوبی برسیم.
تلاش برای بهبود فرهنگ عمومی هم نیازی به تخصص، مهارت یا دانش خاصی ندارد و همه ی ما می توانیم در سطح خود به بهتر شدنش کمک کنیم.
تلاش ما شاید خواندن روزی نه، هفته ای نه، ماهی نه، اما لااقل سالی یکی دو کتاب باشد.
تلاش ما شاید همان کنترل زبانمان در ترافیک باشد که به راننده جلویی ناسزا نگوییم.
تلاش ما شاید همان نینداختن زباله در خیابان باشد.
تلاش ما شاید زرنگ بازی در نیاوردن در صف نانوایی و پایمال نکردن حقوق دیگران باشد.
تلاش ما شاید همان دخالت نکردن در کار اقوام و نزدیکانمان باشد با کم کردن سئوالاتی ساده مثل اینکه چرا ازدواج نمی کنی؟ بچه دار نشدی؟ و و و...
تلاش ما شاید همان یادگاری ننوشتن بر آثار باستانی و تاریخی تا درب توالت های عمومی و اماکن بین راهی باشد.
تلاش ما شاید همان لبخند زدن به همشهریان و همکاران و حضوری به موقع و ظاهری آراسته در محل کار باشد.
تلاش ما شاید زدن ماسک در این روزهای کرونایی باشد.
و تلاش ما روزنامه نگاران و خبرنگاران هم شاید درج منبع خبر، نام نویسنده اثر و شعر و... باشد.
باور کنیم با یک تلاش کوچک من و شما کشورمان بهتر از این هم می شود؛ با توجه بیشتر به فرهنگ شخصی برای داشتن فرهنگ عمومی شایسته ایران و ایرانی.
دست آخر اینکه؛ ماسک بزنیم و زدن آن را به یک فرهنگ عمومی تبدیل کنیم.