خارگ نیوز: قرار است درباره کتابهایی بنویسم که خلیجفارس یا زندگی مردم ساحلنشین در آنها برجسته است. ظاهرا موضوع این شماره خلیجفارس است و کتابهایی را میخواهیم به شما معرفی کنیم که درباره خلیجفارس است. خلیجفارس. نه میشود بهراحتی توصیفش کرد و نه میتوان ساده از کنارش گذشت.دریایی که مثل باقی دریاها آبش شور است، عمق دارد و احتمالا چند گونه جانوری مختص خود دارد که در دیگر آبهای آزاد خبری از آنها نیست، ولی خلیجفارس هیچکدام اینها نیست و البته با اینها میتوان توصیف و تعریف بهتری از آن ارائه کرد.
آن چیزی که از آن به عنوان خلیجفارس میشناسیم و در ذهن داریم با نوع آبزیان و وسعت و عمق آبش شناخته نمیشود، بلکه توصیف آن هم شدنی نیست. خلیجفارس اسمش گویای هویتش است.تاریخ آن را باید خواند تا پی به هویت واقعی آن و افرادی که برای آن از خودگذشتگی کردند، برد. این دریای بزرگ، محل بروز حماسههای تاریخی است و شاید این یک مزیت نسبی در روایت باشد که ما در آب و دریا نیز فرصت حماسهسرایی داشتهایم. با هم مرور میکنیم چند کتاب را که در این فضا روایت شدهاند.
روایت یک سردار
خلیجفارس! شاید فکر کنیم این اسم بهراحتی به امروز که ما هستیم رسیده و حالا هم در یک دعوای فانتزی برخاسته از باورهای باستانی بین عرب و فارس روی آن تاکید داریم. در حالی که اینطور نیست. شاید فکر کنید مثلا بازداشت و توقیف نیروهای رزمی و ناوهای خارجی در خلیجفارس یک رفتار افراطی است، ولی مشکل اینجاست که ما داریم حافظه تاریخی خود را از دست میدهیم. بیایید به عقب برویم. فکر کنید یک فیلم را به عقب زدهاید، زمان را متوقف کنید.
حدود 300سال پیش در جنوب ایران حاکمی زندگی میکرده که با زورگوها سر سازش نداشته و غربیهایی که به خاطر وجود او، منافعشان در خطر بوده به او لقب دزد دریایی خلیجفارس داده بودند. میرمهنای دوغابی، حاکم بندری در شهرستان گناوه در روزگار سلسله زندیه بوده و از عربهای خوزستان بوده که با دلاوریها و مبارزاتش، خواب آرام برای غربیهای لنگر انداخته در خلیجفارس باقی نگذاشته بود.
اسارت هلندیها در جزیره خارک و بیرون راندن آنها از خلیجفارس اقداماتی است که از او در تاریخ به یادگار مانده است. مرحوم نادر ابراهیمی رمانی با عنوان «برجادههای آبی سرخ» دارد که در آن سرگذشت این سردار ایرانی را بازگو کرده است. رمانی که نثر شاعرانه نادر ابراهیمی میتواند لحظات خوبی برای شما دست و پا کند تا هم سفری به عمق تاریخ داشته باشید و هم با زندگی و مرام یکی از سرداران ایرانی آشنا شوید. رمانی که در آن حب وطن فوران میکند. شاید این رمان بتواند کاری کند تا ما بیشتر قدر موقعیتی که در آن هستیم را بدانیم.
نادر خلیجفارس
«بار دیگر نادر» روایتی است از یک حماسه، انگار نام خلیجفارس با حماسه گره خورده و نمیتوان از این گستره آبی نام برد بدون اینکه اشارهای به حماسه و رشادت نکرد. این کتاب با تکیه بر منابع مستند روایتی مکتوب از تولد تا شهادت شهید نادر مهدوی را به خواننده عرضه کرده است. سیدقاسم یاحسینی هم از آن نامهایی است که در مستندنگاری و پژوهش تاریخی خوشنام و برجسته است و میتوان با تکیه و اعتماد بر نام او چشم بسته کتابی را انتخاب کرد.
نویسنده با استفاده از خاطرات اطرافیان شهید تلاش کرده زندگینامه مستندی از زندگی شهید مهدوی ارائه کند. نادر مهدوی در خرداد۴۲ در شهرستان دشتی بوشهر به دنیا آمد. نام پیشین او حسین بسریا بود. مهدوی از سالهای اولیه تشکیل سپاه پاسداران وارد این نهاد شد و پس از خدمت در سپاه اهواز و جم به فرماندهی عملیات سپاه خارک رسید و سال66 در جریان نبرد دریایی با آمریکاییها در خلیجفارس به شهادت رسید. این کتاب از حیث روایت مکتوب یکی از شهدای جنگهای خلیجفارس، اثری مهم و کلیدی محسوب میشود.
او که در رویارویی با آمریکاییها به شهادت رسید، از جمله شهدایی است که در خلیجفارس پنجه در پنجه بیگانه انداخت تا راه و رسمش برای کسانی که بعدها سربازهای انگلیسی و ناوهای بیگانه را توقیف میکنند، شیوه سلوک انقلابی باشد.
سبک ولی مهم
این اثر را باید کتابی دانست که روایتهایی از خاطرات فرماندهان از جنگهای دریایی در خلیجفارس کنار هم گرد آمدهاند؛ روایتهایی که هرکدام در موقعیت خود در حکم تکمضرابهایی است که خواننده را میتواند برای لحظاتی در موقعیت روایت قرار دهد.
ریحانه امینی در کتاب «روزگاران» با کنار هم قرار دادن روایتهایی از نبرد در خلیجفارس سعی کرده تصویری از اهمیت این گستره آبی در روزگار دفاعمقدس ارائه کند؛ کتابی که شاید نتوان به عنوان اثری مهم و پژوهشی به آن تکیه کرد ولی میتواند در ذهن مخاطب پرسشگر و جویای مساله، چراغی روشن کند تا بتواند بهتر به هدفی که مدنظر دارد، برسد. کتابی که میتواند این تصور که خلیجفارس چه ربطی به دفاعمقدس داشته را از ذهن مخاطب پاک کند و او را وارد مرحله تازهای از خواندن و جستوجو کردن در این عرصه کند. هرچند این کتاب اصل موضوع را از یاد ما محو نمیکند که دستمان خالی است.
خاکریزهای آبی
برای کسانی که اهل مطالعه تاریخ هستند نام جعفر شیرعلینیا آشناست و آنها که در حوزه جنگ تحمیلی و دفاعمقدس مطالعاتی دارند دیگر نمیتوانند از شیرعلینیا بهسادگی گذر کنند. او در کتاب «موج سرخ» با استفاده از قالب گزارش، دست به روایت حوادث دریایی جمهوری اسلامی در خلیجفارس در طول سالهای دفاعمقدس زده و تحلیلی از موقعیت این رویدادها را در قالب این کتاب برای خوانندهاش کنار هم قرار داده است. شیرعلینیا از تاریخ و پیشینه این پهنه آبی آغاز کرده و دست خوانندهاش را گرفته و با خود به روزهای هشت سال دفاعمقدس آورده است. نبرد با آمریکاییها یکی از فصلهای اصلی این کتاب است که با عنوان «نبرد برگزیده» در فصل چهارم خودنمایی میکند. از آنجا که این منطقه، گذرگاه اصلی نفت جهان است درگیری و نبرد در آن بیشک پای کشورهای دیگر را نیز به آن باز میکند و بر همین اساس، آمریکاییها یکی از طرفهای درگیر در طول جنگهای خلیجفارس بودند. شیرعلینیا برای این کتاب از منابع مکتوب و مصاحبه با فرماندهان جنگ استفاده کرده و از حدود 80عنوان کتاب و مقالات نشریات، روزنامهها و مصاحبه بهره برده است.