کد خبر : ۴,۱۲۱
۱ آبان ۱۳۹۶ ۱۴:۵۴
 عطر و دود اسپند فضای شهر را معطر کرده و خادمان حسینی از گوشه و کنار جزیره مقاوم خارگ آماده می کند خود را برای اربعین حسینی مهیا می‌کنند و نوبت به‌نوبت روانه کربلای معلا می‌شوند. همه هستند از علی دشتی که کار کاسبی خود را رها کرده تا امام جمعه محترم ، پیر و جوان نمی شناسد کربلای حسین (ع) ، سید اصغر و رسول هم طبق معمول دارن کارهای پشتیبانی رو انجام می دهند . همه ی خارگ به عشق آقا کارهای آماده سازی موکب را آماده می کند
 
 
«اول به مدینه مصطفی را صلوات، دوم به نجف شیر خدا را صلوات، سوم به بقیع و چهار امام معصوم، چهارم به حسین و کربلا را صلوات...». نوای چاووش‌خوانان در فضای شهر پیچیده، هوای شهر با عطر اسپند و گلاب معطر شده و خادمان حسینی که بانوای صلوات از دروازه قرآن رد می‌شوند تا خود را زودتر از زائران حسینی به کربلای معلا و اربعین رسند.
 
 
دل مردمان مقاوم خارگ به‌سوی کربلا پرمی کشد و گونه‌هایی که با اشک خیس می‌شود و بی‌اختیار می‌گویی سلام بر حسین فاطمه.
 
موکب عزیز زهرا جزیره خارگ نام دارد که در عمود 527 بنا خواهد شد و امسال برای دومین سال روانه کربلا می‌شوند، از همه قشرها و سن‌ها در آن حضور دارند از پیرمرد بازنشسته خارگی گرفته تا جوانی که قرار است هم کار برق ساختمان موکب را انجام دهد و هم کارگری کند. معلم، کارمند، کارگر و کارفرما همه و همه یک پیشانی‌بند بسته‌اند و آن پیشانی‌بند یا حسین و یا زهرا است.
 
کاروان که از خارگ می‌گذرد، چشمان اهالی شهر در هوای غریب کربلا تر می‌شود، گاه بر سینه می‌زنند و گاه ذکر می‌گویند و از خادمان حسینی التماس دعا دارند و می‌گویند: خوشا به سعادتان خادمان حسین.
 
پیشاپیش کاروان، یکی چاوش‌خوانی می‌کند، «بر مشامم می رسد هر لحظه .... » بعد به ۱۴ معصوم و شهدای کربلا سلام می‌دهد.
 
 
قدم به قدم با یک علم به‌سوی حرم می‌روند و دلشان را پر داده‌اند سمت حرم شش گوشه‌ای که گنبدش از دورترها هم پیداست، طلایی‌تر از تمام عکس‌هایی که قبلاً دیده‌اند، ساده‌تر و نورانی‌تر. دلشان تپیده و نینوایی شده، دنبال چشم‌هایی بوده که گفته‌اند حتماً آن‌ها را می‌بیند؛ چشم‌های پاک امامی که اربعینش بعد از هزار و چهارصد و سی و چند سال هنوز شور برپا می‌کند و دل می‌سوزاند.

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید