، نخستین حملات به جزیره خارک (اصلی ترین پایانه صادرات نفت ایران که حدود 90 درصد آن را شامل می شد.) در همان روزهای اولیه جنگ انجام شد و در روزها و ماههای بعد نیز ادامه داشت. اگرچه در روزهای نخست توان هوایی عراق برای ضربه زدن به تاسیسات خارک ضعیف و محدود به بمبارانهای نادقیق بود و یگانهای پدافندی در دریا و جزیره به خوبی از آن دفاع می کردند. اما تداوم این وضعیت موجب بالارفتن بیمه کشتیرانی و خودداری برخی نفتکشهای خارجی از پهلوگیری در خارک بود. رفته رفته با ورود تسلیحات و بکارگیری روشهای جدید، حملات عراق به نفتکشها و تاسیسات نفتی خارک جدی تر شد. به منظور حفاظت از نفتکشهای تردد کننده به جزیره، برنامه اسکورت کاروان کلید خورد و نفتکشها در محدوده خطر تعریف شده (رأس المطاف تا جزیره خارک) اسکورت می شدند. اما همچنان خطر در کمین آنها بود و بسیاری از نفتکشهای خارجی تمایلی به تردد در منطقه خطر نداشتند.
در ادامه حمایتهای آمریکا از رژیم متجاوز بعث عراق در حمله به ایران، سازمان جاسوسی آمریکا 'سیا' اطلاعات محرمانه ایران را که از طریق ماهواره های جاسوسی به دست آورده بود، در اختیار عراق قرار میداد. مقامات جاسوسی آمریکا در دیدارهای خود با مسؤولان عراقی، آنان را تحریک میکردند که از برتری ظاهری نیروی هوایی خود به دلیل در اختیار داشتن انواع سلاح های پیشرفته هوایی و ضد هوایی، بیشتر استفاده نمایند و هدفهای اقتصادی ایران را که عموماً شامل تاسیسات نفتی و برق میشد، زیادتر و دقیقتر بمباران کرده و آنها را از بین ببرند.
در آن زمان جزیره خارک در جنوب ایران به عنوان پایانه اصلی صدور نفت کشورمان توسط هواپیماهای پیشرفتهای که فرانسه به عراق تحویل داده بود، بمباران می شد و به این ترتیب ایران وارد جنگ دریایی به نام جنگ نفتکشها نیز شد.
طرف عراقی تنها در طول سال ۱۳۶۳ دست به حمله به ۳۳ نفتکش زد که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با حملاتی به این عمل واکنش نشان داد.