روزانه بین 35 تا 40 میلیون متر مکعب گاز روی مشعلهای مناطق نفتی کشور سوزانده میشود. از زاگرس گرفته تا میادین نفتی ایران در خلیج فارس هدردهنده این میزان گاز هستند و سالهاست که اتفاق خاصی برای کنترل آن رخ نداده است.
با تولید نفت از میادین نفتی گاز همراه این نفت نیز خارج میشود که باید از نفت جداسازی شود. در کشورهایی که به اهمیت این گازها پی بردهاند این گاز را در موارد خاصی به مصرف میرسانند. استفاده از گازهای همراه برای تولید برق در نیروگاهها، استفاده به عنوان خوراک پتروشیمی و تزریق آن به مخازن نفتی برای نگهداشت تولید از میادین سه راهکار عمده و در دسترس است که متأسفانه در ایران به اجرا در نیامده است هرچند چند طرح بزرگ مانند آماک، ان جی ال خارک، ان جی ال سیری و... اجرا شده ولی به بهرهبرداری کامل نرسیدند.
یک رابطه
اصولاً میزان تولید نفت ارتباط مستقیمی با گازهای همراه دارد به این صورت که هر چه میزان تولید نفت از میادین بیشتر شود به همان نسبت، میزان گازهای همراه نیز افزایش مییابد. بر همین اساس باید میزان گازهای همراه عربستان با تولید 10 میلیون بشکه نفت و سوزاندن آن بیشتر از میزان گازهای همراه ایران باشد که روزانه حدود 4 میلیون بشکه نفت استخراج میکند ولی آمارهای موجود نشان میدهد عربستان چگونه عملکردی را رقم زده است که ایران باید در حسرت آن بماند.
آرامکوی سعودی روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید میکند ولی کمتر از 5 میلیون متر مکعب گاز در روز میسوزاند اما ایران با تولید بسیار کمتر از این شرکت، روزانه بین 35 تا 40 میلیون متر مکعب گاز روی فلرهای مشتعل میسوزاند در حالی که این رقم باید بسیار کمتر از آنی باشد که امروز شاهد آن هستیم.
آمارها نشان میدهد که بهرغم حجم بالای تولید نفت میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده در سطح بسیار پایینی است. به نحوی که شدت سوزاندن گازهای همراه نفت برای این کشور در سال 2015 معادل 5/0 متر مکعب برای هر بشکه نفت بوده است اما در ایران برای تولید هر بشکه نفت حدود 8 متر مکعب گاز سوزانده میشود.
براساس آمارهای بانک جهانی در مورد گازهای همراه نفت و تولید نفت، ایران در شدت سوزاندن این گازها در رده هفتم قرار دارد. آمارهای مذکور نشان میدهد و هم اکنون بعد از عراق در رتبه دوم کشورهایی ایستاده است که گازهای همراه را میسوزاند. این در حالی است که برنامههای توسعهای نقش مهمی را به این مهم اختصاص داده ولی هیچگاه محقق نشده است.
چند برنامه و شکست
مقایسه عملکرد و اهداف برنامههای توسعه کشور در زمینه سوزاندن گازهای همراه نفت نشان میدهد که به جز سالهای 1391 و 1392، در بقیه سالهای برنامه سوم تا پنجم طی سالهای 1395- 1378، شرکت ملی نفت ایران نتوانسته اهداف برنامه را محقق کند. البته در سالهای 1391 و 1392 که مقدار کمی از اهداف برنامه پنجم محقق گردید، دلیل اصلی کاهش تولید نفت بوده است و پروژه خاصی در این رابطه به بهرهبرداری نرسیده است. در واقع کاهش سوزانده شدن گازهای همراه به این دلیل بوده است که میزان تولید نفت کاهش پیدا کرده است وگرنه هیچ برنامهای برای استفاده از این گازها پیادهسازی نشده است.
در برنامه سوم توسعه هدفگذاری شده بود تا میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده از 29 میلیون متر مکعب در روز در سال 1378 به 13 میلیون مترمکعب در روز در سال 1383 برسد ولی نه تنها چنین هدفی محقق نشد بلکه میزان سوزانده شدن گازهای همراه به حدود 40 میلیون متر مکعب در روز افزایش پیدا کرد!
به عبارت دیگر، طی دوره زمانی 83- 1379 میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده بایستی 16 میلیون متر مکعب در روز کاهش مییافت ولی در عمل طی این پنج سال میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده 6/10 میلیون متر مکعب در روز افزایش یافته است یعنی انحراف 166 درصدی از هدف برنامه.
با وجود شکست برنامه سوم اما برنامه چهارم بسیار رویاییتر تدوین و ابلاغ شد. بر این اساس میزان سوزانده شدن گازهای همراه طی پنج سال باید از 40 میلیون متر مکعب به 10 میلیون متر مکعب میرسید ولی عملکرد شرکت ملی نفت ایران نشان میدهد که میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده طی پنج سال برنامه چهارم با نرخ متوسط سالانه یک درصدی رشد کرده و از 6/39 میلیون متر مکعب در روز به 56/41 میلیون متر مکعب در روز در سال 1388 رسیده است یعنی انحراف7/106 درصدی از هدف برنامه.
اما این رؤیاپردازی در برنامه پنجم هم ادامه داشت تا رگهای از واقعیتپذیری در این برنامه هم وجود نداشته باشد. بر اساس حکم این برنامه میزان گازهای همراه نفت سوزانده شده از 24/37 میلیون مترمکعب در روز در پایان سال 1389 به 9/6 میلیون مترمکعب در روز در پایان سال 1394 میرسید. یعنی کاهش34/30 میلیون مترمکعب در روز ولی این برنامه هم شکست خورد هرچند بهخاطر تحریمها و کاهش تولید نفت کشور، میزان سوزانده شدن گازهای همراه تا رقم 24 میلیون متر مکعب در روز کاهش یافت.
مشکل کجاست؟
گازهای همراه گازهای غنی است که کاربردهای فراوانی دارند و وزارت نیرو هم خواستار خرید آن برای تولید برق است. بخش خصوصی هم پیشنهادهای متفاوتی را به وزارت نفت ارائه کرده است ولی وزارت نفت در طول دورههای متفاوت، حاضر به فروش ارزان گازهای همراه به متقاضیان نبوده و به هیچ عنوان به فکر نرخ بازگشت سرمایه و سود بخش خصوصی نیست تا روزانه 35 میلیون متر مکعب گاز روی فلرها سوزانده شود. البته وزارت نفت به تازگی نرخ فروش گازهای همراه را اعلام کرده است ولی با توجه به اینکه در این دولت پروژههای مهم جمعآوری گازهای همراه یا متوقف شده یا با پیشرفت کند همراه بوده است، همچنان باید منتظر سوزاندن سرمایه ملی در کشور باشیم. گازهایی که عربستان با جمعآوری و استفاده از آنها در صنعت پتروشیمی، به قدرت نخست پتروشیمی خاورمیانه تبدیل شده است و ایران به صورت مطلق زیر سایه آن قرار دارد.
اگر قیمت هر متر مکعب گاز طبیعی همراه نفت را 5 سنت در نظر بگیریم و میزان سوزانده شدن را 35 میلیون متر مکعب، باید گفت که سالانه بیش از 3 میلیارد دلار از سرمایه ایران سالهاست روی فلرها میسوزد و کسی هم به فکر جمعآوری آن نیست با وجود آنکه ژستهای مختلفی برای آن گرفته شده است. البته باید اذعان داشت همه دولتها در این بیتوجهی مقصر هستند و محدود کردن این بیکفایتی در مدیریت سرمایههای کشور به یک دولت نگاهی غیرکارشناسی است.