زندگی در تبعید بخشی جداییناپذیر از زندگی رهبران سیاسی و معنوی است و این قانون نانوشته در زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی هم نمود عینی داشته است.
روزنامه همشهری با این مقدمه نوشت: «امام خمینی(ره) از ابتدای دهه ۴۰ شمسی که در برابر رژیم پهلوی قد علم کرد و در قامت رهبر جریان سیاسی مخالف رژیم وارد میدان مبارزه شد، روزهای پر فراز و نشیبی را از سر گذراند که تبعید به نقاط مختلف جهان بخشی از آن به شمار میآید. حضرت امام(ره) ابتدا به کشور ترکیه تبعید شد و رژیم پهلوی بعدها نقشه شوم تبعید ایشان به عراق را عملی کرد. محمدرضا شاه پهلوی که از نفوذ و محبوبیت روزافزون رهبر مخالفان حکومت شاهنشاهی بین مردم هراس داشت، بعدها با همدستی با حزب بعث عراق موجب هجرت امام(ره) به پاریس شد؛ غافل از اینکه رهنمودهای امام(ره) بیش از محل زندگی ایشان برای توده مردم اهمیت داشت و شاه هرگز نتوانست دل مردم را از رهبر معنویشان دور کند؛ چنانکه امام بعد از ۱۴ سال و چند ماه به آغوش میهن برگشت و با همدلی مردم به حکومت جور و ستم در ایران پایان داد.
ترکیه
نخستین تبعیدگاه
امام خمینی(ره) از همان نخستین روزهایی که بنای مبارزه با رژیم پهلوی را گذاشت همواره تحت نظر ساواک بود و عوامل رژیم شاهنشاهی به بهانههای مختلف، محل زندگی ایشان را در قم تحت نظر داشتند. ایجاد فضای امنیتی در حوالی محل زندگی امام(ره) در قم یکی از مأموریتهای تکراری ساواک بود اما در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ منزل امام(ره) در قم جدیتر از همیشه مورد تعرض ساواک و نیروهای امنیتی قرار گرفت و کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل او را محاصره کردند. این اتفاق یک سال بعد از نخستین حمله نیروهای امنیتی به محل زندگی امام(ره) در قم به وقوع پیوست و عجیب اینکه این بار هم مأموران رژیم شاه به طور شبانه و هنگام نماز و نیایش به منزل امام(ره) یورش بردند.
شب سیزدهم آبان ۱۳۴۳ حضرت امام(ره) بازداشت شد و او را به اتفاق نیروهای امنیتی مستقیماً به فرودگاه مهرآباد تهران بردند تا از آنجا با یک فروند هواپیمای نظامی که از قبل آماده شده بود، به آنکارا اعزام کنند. عصر آن روز ساواک خبر تبعید امام(ره) را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در روزنامهها منتشر کرد و بهرغم فضای خفقانی که آن سالها در کشور حاکم بود، موج اعتراضها بهصورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی مدت دروس حوزهها و ارسال طومارها و نامهها به سازمانهای بینالمللی و مراجع تقلید به راه افتاد. این نخستین واکنش جدی مردم به برخوردهای امنیتی مأموران رژیم پهلوی با حضرت امام(ره) بود.
در روز تبعید امام(ره) به ترکیه، مأموران ساواک، آیتالله مصطفی خمینی را هم بازداشت کردند و او هم یکماه بعد به ترکیه و نزد پدر تبعید شد. دوران تبعید امام(ره) در ترکیه بسیار سخت و طاقتفرسا بود و ایشان حتی از پوشیدن لباس روحانیت در این کشور منع میشد. محل اقامت اولیه امام(ره) در ترکیه، هتل بلوار پالاس آنکارا بود اما یک روز بعد و به قصد مخفی نگاهداشتن محل اقامت، ایشان را به ساختمانی در خیابان آتاتورک منتقل کردند. رژیم شاه برای منزویکردن امام(ره) و قطع ارتباط او با نیروهای انقلابی داخل کشور، در روز ۲۱ آبان ۱۳۴۳ محل تبعید را به شهر بورسا واقع در ۴۶۰کیلومتری غرب آنکارا تغییر داد. در این مدت امکان هرگونه اقدام سیاسی از امام خمینی(ره) سلب شد و ایشان تحت مراقبت مستقیم مأمورین اعزامی ایران و نیروهای امنیتی دولت ترکیه قرار داشت.
اقامت امام(ره) در ترکیه ۱۱ ماه طول کشید. در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بیسابقهای بقایای مقاومت را در ایران سرکوب کرد و در غیاب امام خمینی(ره) به سرعت دست به اصلاحات آمریکاییپسند زد. البته رژیم پهلوی بر اثر فشار مردم و علما، چندین بار نمایندگانی به ترکیه اعزام کرد تا از سلامت امام(ره) در تبعید اطمینان حاصل کند. در این مدت امام خمینی(ره) طی چند نامه به منسوبین خویش و علمای حوزه بهصورت رمز و اشاره و در قالب دعا، عزم خود را در مبارزه با رژیم پهلوی نشان داد و خواستار ارسال کتابهای دعا و کتب فقهی شد. اقامت اجباری در ترکیه فرصتی مغتنم برای امام(ره) بود تا جلد نخست کتاب تحریرالوسیله را تدوین کند. در این کتاب که حاوی فتاوای فقهی امام خمینی(ره) است، برای نخستین بار احکام مربوط به جهاد و دفاع و امر به معروف و نهی از منکر و مسائل روز بهعنوان تکالیف شرعی مطرح شده است.
نجف
ادامه مبارزه
در روزهایی که امام(ره) در ترکیه به سر میبرد، فشار جامعه مذهبی ایران برای آزادی ایشان هر روز بیشتر میشد و شاه چاره را در تبعید امام(ره) به نجف دید. روز ۱۳مهرماه ۱۳۴۴ حضرت امام(ره) به همراه فرزندشان آیتالله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم یعنی کشور عراق، اعزام شدند. ایشان پس از ورود به بغداد برای زیارت مرقد ائمه اطهار(ع) به شهرهای کاظمین، سامرا و کربلا رفت و یک هفته بعد به محل اصلی اقامت خود یعنی نجف عزیمت کرد. استقبال پرشور طلاب و مردم عراق از ایشان، بیانگر این واقعیت بود که برخلاف تصور رژیم شاه، پیام نهضت ۱۵خرداد ۱۳۴۲ به شیعیان عراق و نجف مخابره شده است. گفتوگوی کوتاه امام(ره) با نماینده اعزامی عبدالسلام عارف، رئیسجمهور وقت عراق و رد پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی از سوی امام(ره)، از همان ابتدا ثابت کرد که ایشان شخصیتی نیست که اصل مبارزه با رژیم شاه را وجهالمصالحه رژیمهای حاکم بر بغداد و تهران قرار دهد. این مشی سیاسی در دوران اقامت ایشان در عراق تغییر نکرد و ایشان به یکی از نادر رهبران سیاسی جهان بدل شد که در اوج مشکلات و فشارها حاضر به واردشدن در زد و بندهای سیاسی معمول و مصالحه بر سر آرمانهای خویش نشد.
امامخمینی(ره) از بدو ورود به نجف با ارسال نامهها و پیکهایی به ایران، ارتباط با نیروهای انقلابی را حفظ کرد و در هر مناسبتی آنها را به پایداری در پیگیری اهداف قیام ۱۵ خرداد فرا میخواند. در همان روزها، سفیر ایران در عراق طی گزارشی خطاب به سران رژیم شاه نوشته بود: آیتالله خمینی در عراق ساکت ننشسته و شدیداً علیه رژیم فعالیت میکند. خواهشمند است دستوری در این زمینه صادر تا تکلیف روشن شود. شاه در پاسخ به این گزارش با خشم نوشته بود: «برای چندمین بار گفتم این صدا را خفه کنید.»
نوفل لوشاتو
هدایت انقلابیون
حضرت امام(ره) از قبل واقف بود که سخن گفتن از مبارزه و دعوت به قیام در تبعید، کاری بینتیجه است. به همین دلیل ایشان، اصلاح و تغییر تدریجی شرایط و تربیت و آموزش نسلی را که پیام و آرمانهای انقلاب را دریابد شروع کرد. حضرت امام(ره) سلسلهدرسهای خارج فقه را با همه مخالفتها و کارشکنیهای عناصر رژیم شاه در آبان ۱۳۴۴ در مسجد شیخ انصاری نجف شروع کرد. از سوی دیگر بسیاری از شیفتگان ایشان، خود را به نجف رسانده بودند و به این ترتیب کانونی از تجمع انقلابیون معتقد به راه امام در نجف شکل گرفت که همین جمع، مسئولیت انتقال پیامهای مبارزاتی امام(ره) به مردم ایران را بر عهده داشت.
همین تحرکات انقلابی که هر روز تأثیر عمیقتری روی توده مردم میگذاشت در نهایت رژیم پهلوی را به این نتیجه رساند که یک بار دیگر محل تبعید امام را تغییر بدهد. روز اول مهر ۱۳۵۷ مأموران حزب بعث عراق، منزل امام(ره) در نجف را محاصره کردند و انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام خمینی(ره) گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دستکشیدن از مبارزه و عدمدخالت در سیاست است و امام(ره) با قاطعیت پاسخ داده بود که بهخاطر مسئولیتی که در مقابل امت اسلام احساس میکند حاضر به سکوت و مصالحه نیست. همین فشارها باعث شد که امام در روز ۱۲مهر، نجف را به مقصد مرز کویت ترک کند اما دولت کویت با توصیه رژیم شاه از ورود ایشان به این کشور جلوگیری کرد. قبلاً از این ماجرا، صحبت از هجرت امام به لبنان یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با حاج سیداحمد خمینی تصمیم گرفت به پاریس هجرت کند.
ایشان در روز ۱۴ مهر وارد پاریس شدند و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفللوشاتو سکنی گزیدند. در همان نخستین روزهای حضور امام(ره) در نوفل لوشاتو، مأموران کاخ الیزه نظر رئیسجمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هر گونه فعالیت سیاسی به ایشان ابلاغ کردند. امام در واکنش به این هشدارها گفتند که اینگونه محدودیتها خلاف ادعای دمکراسی است و اگر ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود باز از اهداف سیاسی و معنویاش دست نخواهد کشید.
تهران
بازگشت با شکوه
وقتی امام در نوفللوشاتو به سر میبرد، راهپیمایی مردم علیه رژیم گستردهتر میشد و راهپیماییهای میلیونی که در روز تاسوعا و عاشورا در تهران و دیگر شهرها برگزار شد که حکم رفراندوم غیررسمی مردم علیه سلطنت شاه را داشت. پیامهای امام خمینی(ره) مبنی بر ادامه مبارزه، طرحهای رژیم شاه برای خاموشکردن آتش اعتراضهای مردمی را نقش بر آب میکرد. امام خمینی(ره) در دی ماه ۵۷ و در نوفل لوشاتو شورای انقلاب را تشکیل داد و اوایل بهمن ۵۷ خبر تصمیم ایشان برای بازگشت به کشور منتشر شد. سرانجام امام خمینی(ره) بامداد ۱۲بهمن ۱۳۵۷پس از ۱۴ سال و چند ماه دوری از وطن وارد کشور شد. در روز استقبال از امام، سیل جمعیت از فرودگاه بهسوی بهشت زهرا(س) روانه شد تا سخنان تاریخی امام را بشنود. در همین نطق بود که امام خمینی(ره) تعیین دولت با پشتیبانی مردم را اعلام کرد و این سخنرانی نشانه زوال قطعی رژیم شاهنشاهی در ایران بود.»