گزارش خواندنی درباره کودکانی که قربانی پولپرستی والدین میشوند.
کودکی و کودکی کردنهایش، قربانی والدینی شده که یادگرفتهاند چطور میتوان از زندگی روزمره فرزندشان پول دربیاورند. هرچند تغییر سبک زندگی و ذائقه مخاطبان وارد عرصههای تازهای شده است. حالا کودکان کار مجازی دیگر تنها دختربچهها و پسربچههای بانمکی نیستند که پدرومادرهایشان با نمایش شیرینکاریها و شیرینزبانیهایشان مخاطب را سرگرم و با خود همراه کنند.
اکنون با مینیاینفلوئنسرهای کودک و نوجوانی مواجهیم که تعداد زیادی فالوئر دارند و ویدئوهایی که برای مخاطبان به اشتراک میگذارند سناریوهایی کاملا حسابشده دارد که از عهده یک کودکونوجوان و حتی پدرومادرهایی که از طریق فرزندانشان پول درمیآورند خارج است! لوکیشنهای انتخابی، چینش و میزانسن صحنه و حتی نوع دیالوگها و ژستهایی که این بچهها میگیرند، از پشت پردهای کاملا برنامهریزی شده حکایت دارد که در مسیر سبک زندگی و ذائقه کودکانونوجوانان ایرانی دام پهن کرده و این کودکانونوجوانان که در این سن و سال به جای کودکی کردن و لذت بردن از زندگی، از سوی والدینشان در فضای مجازی به کار گماشته شدهاند، قربانیانی هستند که هم امروزشان را از دست دادهاند و هم آیندهای مبهم و غبارآلود در انتظارشان است.
شبکه اجتماعی اینستاگرام رسانهای مبتنی بر تصویر است و در عمل رسانهای شخصی را در اختیار افراد قرار داده تا با استفاده از اثرگذارترین ابزار برای تغییر ذائقه و تاثیر روی دیگران یعنی فیلم و عکس، فضای فکری روانی جامعه را در دست بگیرد. همین ویژگیها برخی را بر آن داشته تا از این قابلیتهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی سوءاستفاده کنند و در سالهای اخیر شاهد شکلگیری پدیدهای تازه در عرصه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستیم و این پدیده چیزی نیست جز «کودکان کار مجازی» یا به عبارت دیگر «مینیاینفلوئنسرها».
تبعات فضای مجازی بر اینفلوئنسرهای کوچک
کودکان و حتی نوجوانان وقتی زیر ذرهبین هزاران و حتی گاهی میلیونها فالوئر قرار بگیرند، سلامت روانشان را از دست میدهند و زندگیشان از روال عادی خارج میشود. در واقع بچهها جزو مایملک پدرومادرها نیستند، اما استفاده ابزاری از کودکانونوجوانان در فضای مجازی و پول درآوردن از آنها رو به گسترش است. اگر بخواهیم شخصیت پدرومادرها و خانوادههایی را که از فرزندانشان به این شکل سوءاستفاده میکنند مورد واکاوی قرار دهیم با افرادی مواجه خواهیم شد که مشکلات جدی در حوزه سلامت روانشان دارند و پشت صحنه کلیپهای کوتاهی که از حضور و نقشآفرینی کودکانونوجوانان در فضای مجازی به تصویر کشیده میشود، بیتردید آزارهای روانی، جسمی و حتی جنسی این کودکان از سوی والدینشان است؛ پشت صحنهای که دیده نمیشود.
پس با نگاه آسیبشناسانه میتوان گفت کودکانونوجوانان کار مجازی اگر بیشتر از کودکانکار خیابانی از سوی نزدیکانشان آسیب نبینند، کمتر از آنها آسیب نمیبینند. استفاده ابزاری از کودکان نه تنها باعث مشکل در تعاملات این کودکان در فضای اجتماعی با همسالان میشود که با والدین هم دچار مشکل میشود. در عین آسیبهای روانی این کودکانونوجوانان میتواند به فضاهای شغلی و زوجی و اجتماعی هم تعمیم پیدا کند. از سوی دیگر حضور این کودکان در فضای مجازی، یک مقایسه اجباری بین بچههای عادی و بچههای فعال در فضای مجازی شکل داده و نوع جدیدی از ذائقه و سبک زندگی را در سطح جامعه گسترش میدهد که همه کودکانونوجوانان از آن آسیب میبینند.
اینستاگرام، بدترین شبکه اجتماعی
براساس مطالعات کالج سلطنتی انگلستان و نظرسنجی از حدود ۱۵۰۰ نوجوانوجوان، اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی برای سلامت روان شناخته شد. در حالی که این پلتفرم مبتنی بر عکس، امتیازاتی برای ابراز وجود و ایجاد هویت شخصی نیز داشت با سطوح بالایی از اضطراب، افسردگی و FOMO یا ترس ازدستدادن همراه بود.
مطالعات قبلی نشان داده بود جوانانی که بیش از دو ساعت در روز در شبکههای اجتماعی وقت میگذرانند، بیشتر در معرض ناراحتی و مشکلات روانی هستند. در گزارش StatusOfMind# آمده: دیدن دوستانی که بهطور مداوم در تعطیلاتند یا از لحظات خود به بهترین نحو لذت میبرند باعث میشود جوانان احساس کنند که در حال ازدستدادن زمان هستند و بهعبارتی از قافله جا ماندهاند و دیگران از زندگی لذت میبرند. این احساسات میتواند نگرش مقایسه و حسرت و ناامیدی را افزایش دهد.
علاوه بر این پستهای رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند انتظارات غیرواقعی و احساس کفایت نداشتن و عزتنفس پایین ایجاد کنند. تحقیقات دیگر نشان داده است که هرچه یک جوان از شبکههای اجتماعی بیشتری استفاده کند، احتمال افسردگی و اضطراب در او بیشتر میشود. برای کاهش اثرات مضر رسانههای اجتماعی بر کودکانونوجوانان، انجمن سلطنتی از این رسانههای اجتماعی خواسته بود تا تغییراتی در پلتفرمشان ایجاد کنند.
این گزارش توصیه میکند که یک هشدار با عنوان استفاده زیاد در این برنامهها وجود داشته باشد، چیزی که حدود ۷۱ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی هم از آن پشتیبانی میکنند. همچنین به شرکتها توصیه میشود راهی را برای هایلایت یا نشانهدار کردن عکسهای افرادی که به صورت فیلتر دستکاری شدهاند، پیدا کرده و همچنین به کاربرانی که ممکن است از مشکلات روحی و روانی رنج ببرند کمک کرده و آنها را راهنمایی کنند. ویژگیای که سال گذشته در اینستاگرام ظاهر شد و به کاربران اجازه میدهد تا پستهای مشکلساز را به صورت ناشناس پرچم و نشانهگذاری کنند.