پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی، تعدد و کثرت رسانهها جهان را به «کارگاه بزرگ ارتباطات سیاسی» تبدیل کرده است.
از جمله ادعاهای رسانههای غربی، بیطرفی، عینیت، پایبندی به صحت و دقت در تولید و انتشار اخبار و حق مردم به دانستن است، اما وقایع چند روز گذشته بار دیگر ثابت کرده است این رسانهها بیش از پیش و بدون توجه به دسترسیهای مردم به انواع رسانهها و بالا رفتن سواد رسانهایشان، سانسور، دروغ و برخوردهای دوجانبه را با روشها و تاکتیکهای مختلف همچنان در دستور کار دارند که فقط چند نمونه را یادآوری میکنم، این توضیح که ذکر این مصادیق به معنای تایید عملکرد رسانههای داخلی نیست:
بیشتربخوانید
موجسواری تجزیهطلبان زیر تابوت ژینا
۱. حدود ۱۰ روز قبل ۱۷ شهریور، ملکه ۹۶ ساله انگلیس بعد از ۷۰ سال سلطنت درگذشت؛ بیبیسی برخلاف ادعاهای همیشگی خود در مورد حق مردم به دانستن و آزادی بیان و با وجود اتهام زنی مستمر به رسانههای دیگر کشورها مبنیبر ایجاد محدودیت در اطلاعرسانی و نقض آزادی و جریان آزاد اطلاعات، کامنتهای صفحه اینستاگرام را در سرویسهای مختلف از جمله فارسی، انگلیسی و عربی مسدود کرده بود.
۲. همچنین بیبیسی فارسی در روزهای اول با وجود وقوع خبرهای مهم در دنیا و نیاز مردم به دانستن این خبرها، هیچ خبری جز مطالب مربوط به درگذشت ملکه و دست بوسی به «پادشاه چارلز سوم» پخش نکرده است؛ انگار مردم از جمله مردم ایران برخلاف ارزش خبری مجاورت و ضربالمثل معروف «جنگ سگها در میدان اپرای پاریس اهمیتش بیش از جنگ بالکان است»، فقط نیاز و دوست دارند در مورد ملکه ۹۶ ساله و ابراز احساسات غلیظ کارکنان و مجریان بیبیسی بدانند. در صورتی که مردم مناطق مختلف از جمله ایران به وقایع حتی کم اهمیت کشور و محله و شهرشان بیش از مرگ ملکه اهمیت میدهند.
راستی اگر رسانهها و روزنامهنگاران هر کشوری غیر از انگليس همانند بیبیسی در مورد ملکه یا شخصیت عالیرتبه خود اینگونه عمل و ابراز احساسات و کل کشور و حتی دنیا را هم درگیر میکردند، بیبیسی در مورد آن رسانه، روزنامهنگاران و مردم چه صفتی را به کار میبرد؟
۳. اربعین بزرگترین مراسم مذهبی سالانه جهان، معجزه ابررسانه و درعین حال دارای همه ارزشهای خبری است؛ راهپیمایی مراسم اربعین امسال با وجود همزمانی تقریبی با چالشهای امنیتی و ناامنیهای عراق باشکوهتر از گذشته برگزار شد. اما چه شده است بیبیسی، ایران اینترنشنال، منوتو و سایر رسانههای همسو با غرب، از راهبرد سکوت درخصوص پوشش این واقعه صرفنظر کرده و به راهبرد بزرگنمایی اربعین ۱۴۰۱ روی آوردهاند و چه اتفاقاتی را از اربعین امسال پوشش دادهاند؟
۴. و، اما موضوع جدیدتر اینکه روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» روز جمعه ۱۶ سپتامبر (۲۵ شهریور) در خبری مدعی شد که آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به دلیل بیماری، تمامی برنامههایش را در هفته گذشته لغو کرده است. این روزنامه به نقل از چهار منبع مطلع که نامشان فاش نشده نوشته است: «آیتالله خامنهای هماکنون تحت نظر تیمی از پزشکان قرار دارد. یکی از این منابع مطلع هم خبر داد که رهبر جمهوری اسلامی ایران در هفته گذشته با درد شدید معده و تب بالا روبهرو بوده و به دلیل «انسداد روده» تحت عمل جراحی قرار گرفته است.»
برخلاف دروغ این روزنامه آمریکایی، در هفته اخیر دو برنامه با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد که یکی از این برنامهها توسط نیما نکیسا، دروازبان سابق تیم ملی رسانهای شده بود.
همچنین یک روز پس از انتشار این خبر، مراسم عزاداری اربعین حسینی با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امامخمینی (ره) برگزار شد. از این دیدار فیلمها و تصاویری از سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای منتشر شد، همچنین فیلمهایی که ایشان هم در حال حرکت و هم به حالت ایستاده به ابراز احساسات دانشجویان عزادار امام حسین (ع) پاسخ میدادند که حاکی از صحت و سلامت ایشان بود.
۵. رسانههای مختلف ازجمله بیبیسی، ایران اینترنشنال، منوتو، العربیه، رادیوزمانه، صدای آمریکا، سازمان منافقین و شبکههای اجتماعی همسو و وابسته به جریان تحریف هم بدون تحقیق و بررسی با بازنشر مطلب نیویورکتایمز، سونامی دروغ را رقم زدهاند.
۶. دروغهای اینچنینی بهویژه درمورد مقاممعظمرهبری مسبوق به سابقه است، ازجمله اینکه مایکل لدین کارشناس روابط خارجی آمریکا بارها از جمله در دی ۸۸ از وخامت حال و... رهبری خبر داد و رسانههای غربی هم آن را بازنشر دادند. همچنین آمدنیوز در۲۵ دی ماه ۱۳۹۶ باوجود دیدار مقاممعظمرهبری با میهمانان شرکتکننده در اجلاس بینالمجالسکشورهای اسلامی اعلام کرد بود رهبری در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و فردی که دیدارکرده «میرطاهر» بدل رهبری بوده نه خود رهبری؛ و در پاسخ به مطالبی که در این خصوص در رد ادعای آمدنیوز منتشر کردم، نوشته بود: «استاد ارتباطات از بیترهبری چه خبری میتواند داشته باشد» که همان موقع نوشتم: «قضاوت و اظهارنظر در این مورد را به مردم واگذار میکنم؛ گذشت زمان هم دروغ بودن خبر آمدنیوز را ثابت خواهد کرد.»
۷. این دروغپردازیها و برخوردهای دوگانه و مغرضانه در مورد ایران ادامه خواهد داشت و به نظر میرسد رویکرد و راهبردهای آنان نهتنها تغییر نخواهد کرد بلکه خشم آنان در مورد ایران تشدید هم خواهد شد. همچنین از تاکتیکهای دروغ بزرگ، بمباران اطلاعات، تکرار، تحریف، مقایسه، سانسور بیش از پیش استفاده خواهند کرد.
۸. بیتردید ادامه رویکردها و راهبردهای مغرضانه رسانههای غربی و استفاده از تاکتیکهای مختلف از جمله دروغ در مورد ایران بیشتر از روی استیصال و ناکامی است، اما مجددا در شرایط حساس کشور، افزایش سواد رسانهای را بیش و پیش از همه برای مسئولان و رسانهها ضروری میدانم تا با تعامل و استفاده بهموقع، درست و حداکثری از ظرفیت عظیم رسانه، راهبردهای روایت اول و بازدارندگی را محقق کنند و کنشگری آفندی در حوزه رسانهها را سامان دهند.
۹. همچنین مجدد ضرورت افزایش سواد رسانهای مردم را برای واکسینه شدن در مقابل دروغ رسانههای مغرض و برخورد فعال با پیامهای رسانهها در عصر تعدد و کثرت رسانهها یادآوری میکنم؛ و تغییر در ساختار رسانههایداخلی، «بازسازی انقلابی در حوزه فرهنگ و رسانه»، و ایجاد «مجموعههای کنشگری فعال رسانهای» را فریاد میزنم.
۱۰. و نکته پایاتی اینکه اعتبار رسانه به مرور و تلاش او برای بیان حقیقت و دقت در تحلیل و صحت در اخبار و... به دست میآید، اما امری دائمی نیست و با مواضع مخدوش، عاری از حقیقت و بیان اخبار کذب، اعتبار رسانه در داخل و خارج زایل میشود و پشتوانه اعتماد مخاطبان را از دست خواهد داد. کاری که نیویورکتایمز این روزها در بیان ادعای دروغ کسالت رهبر انقلاب انجام داد، از آن دست رویدادهای مهم در عرصه رسانه بود که نشان داد رسانههای غربی حتی رسانهای مانند نیویورکتایمز بدون توجه به ضرورت حفظ اعتماد مخاطبان برای نیل به اهداف زودگذر حاضرند روی اعتبار چندینساله خود قمار کنند.