بخش عمدهای از ذخایر نفت و گاز ایران به مانند ثروتی میان ایران و همسایگانش در میادین مشترک قرار گرفته است. بخشی از ذخایر نفت و گاز از خط مرزی ایران با دیگر کشورها گذشته و در آن سوی مرزها قرار گرفته است. بدیهی است به خاطر سیال بودن جریان نفت و گاز، مرزبندی میادین مشترک مانند مرزهای سیاسی روی کره زمین امکانپذیر نیست و این چنین است که برداشت مشترک، قاعده میادین مشترک میشود. براساس این قاعده هر کشوری بیشتر بتواند از حجم میادین مشترک برداشت کند، برنده ماجراست. حتی اگر این برداشت، به تهکشیدن کل نفت و گاز موجود در میدان منجر شود، باز هم حق با کسی است که با سرمایهگذاری بیشتر در امر استخراج، برداشت بیشتری داشته است. ایران از کشورهایی است که میادین متعدد مشترک نفتی و گازی با همسایگانش دارد. میادین مشترک در طیف متنوعی در کشور پراکنده شدهاند، اما بیشتر آن در نوار غربی و جنوبی کشور تا آبهای گرم دریای عمان قرار گرفته است. براساس اطلاعات موجود ایران 28 میدان مشترک نفتی و گازی دارد. از این تعداد 18 میدان نفتی، چهار میدان گازی و شش میدان دارای ذخایر نفت و گاز توأمان است. شرکت ملی نفت ایران تاکنون تولید از بیش از ده میدان مشترک نفت و گاز را آغاز کرده، اما تولید از 18 مخزن مشترک هنوز آغاز نشده است.
میادین نفتی و گازی مشترک ایران در خشکی و دریا واقع شده است. از 28 میدان مشترک، 15 مخزن در آبهای گرم خلیج همیشه فارس و 13 مخزن در خشکی آرمیده است.
مطابق مرزهای غربی و جنوبی ایران با کشورهای عربی، بیشتر میادین مشترک ایران نیز با این کشورها هم مرز است . عراق با 12 میدان مشترک در راس همسایگان مشترک هیدروکربوری ایران قرار دارد. پس از آن امارات با هفت مخزن، عربستان سعودی با چهار مخزن، قطر با دو مخزن و کشورهای عمان، کویت و ترکمنستان هر یک با یک مخزن قرار گرفتهاند.
خلیج فارس مرز آبی مشترک میان کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، عمان، قطر، بحرین و امارات متحده عربی است. کشورهای همسایه ایران در خلیج فارس با بهرهگیری از سرمایه شرکتهای بینالمللی و انعطافپذیری سیاسی به طور روزافزون و با استفاده از دانش فنی روز جهان در حال بهرهبرداری از این میادین میباشند. ادامه روند و بهرهبرداری بیرویه یکجانبه این کشورها به مرور زمان باعث از بین رفتن توازن این میادین میشود. در میادین مشترک ایران در خلیج فارس مسابقه حفاری از سوی همسایگان با شدت تمام در حال انجام است که صرفنظر از مضرات اقتصادی برای کشور، به مرور زمان باعث نابودی ساختار مخازن میشود. مدیریت مطلوب میادین مشترک، نیازمند اعتمادسازی متقابل میان طرفین است به نحوی که بنا به اراده سیاسی طرفهای ذینفع، اقدامات موقتی و دائمی جهت جلب اعتماد متقابل صورت گرفته و منافع اساسی طرفین تضمین گردد.
از نظر برداشت کمی از میادین مشترک نفت و گاز خلیج فارس میتوان اینگونه تصور کرد که همسایگان ایران در مجموع 9 برابر ایران از میادین مشترک نفت و گاز بهرهبرداری میکنند. قطعنظر از نحوه برداشت ایران از میادین مشترک خود در خلیج فارس، ارزیابی اقدامات کشورهای ساحلی خلیج فارس از منظر قواعد حقوق بینالملل و استخراج قاعده و رژیم حقوقی موجود در این منطقه امری ضروری و اجتنابناپذیر است. براساس این بررسی کمعمقترین ناحیه دریاچه خزر 25 متر در منطقه شمالی و عمیقترین مناطق در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شده است که در بعضی از مناطق جنوبی 900 الی 1000 متر عمق دارد که متاسفانه سهم ایران از این دریا در بخش عمیق واقع شده است.
مهمترین ویژگی اقتصادی خزر، نفت و گاز است. متاسفانه کشورهای آذربایجان و ترکمنستان با استناد به خط مرزی فرضی آستارا – حسینقلیخان (که به هیچوجه موضوعیت حقوقی ندارد) به صورت یکجانبه اقدام به برگزاری مناقصههای بینالمللی و انعقاد قراردادهای مربوط به توسعه و بهرهبرداری از مخازنی را کردهاند که در صورت تقسیم عادلانه دریای خزر، بعضا به ایران تعلق خواهد گرفت. در صورت سکوت و یا عدم اعتراضهای مشخص و رسمی نسبت به اینگونه اقدامات یکجانبه، موضوع تعیین رژیم حقوقی خاص دریای مازندران دشوار و در نهایت تضییع منافع جمهوری اسلامی ایران را دربر خواهد داشت. دلایل متنوعی را برای کمبود برداشت ایران از میادین مشترک نفتی و گازی عنوان می شوند که از تحریم تا کمبود پول و سرمایه و فناوری و نوع قراردادهای نفتی ایران گسترده است. اما اصلیترین علت این موضوع در کم توجهی مزمن خلاصه میشود که نمود بارز آن را میتوان در حوزه گازی پارس جنوبی به عنوان بزرگترین میدان مستقل گازی جهان مشاهده کرد. این میدان زمانی کشف و بهرهبرداری از آن آغاز شد که از تحریم و کمبود سرمایه خبری نبود. غولهای بزرگ نفتی و گازی جهان نیز در ایران قرارداد داشتند و مشغول به کار بودند. بر اساس آمارهای موجود در سال های گذشته نیز حدود 44 میلیارد دلار سرمایه به پارس جنوبی تزریق شد، اما فازهای جدید آن نیز به بهرهبرداری نرسیده است. برخی از میدانهای مشترک به شرح ذیل اند:
میدان آزادگان
میدان نفتی آزادگان ـ که دارای دو بخش شمالی و جنوبی است ـ یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان است که سال 1376 کشف شده و در محدودهای به وسعت 20 در 75 کیلومتر در یکصد کیلومتری غرب اهواز و منطقهای به نام دشت آزادگان واقع شده است. این میدان نفتی که در بخش عربی ـ عراق ـ از آن با نام مجنون یاد میشود، براساس تحقیقات و لرزهنگاریهای موجود حدود 33 میلیارد بشکه نفت خام با ضریب بازیافت 6 درصد را در خود جای داده است. این در حالی است که سال 1378 نیز لایه جدیدی در آن میدان به ظرفیت 2.2 میلیارد بشکه کشف شده است.
بخش شمالی این میدان با مساحتی حدود 460 کیلومترمربع در حدود 120 کیلومتری (غرب اهواز و غرب رودخانه کارون) در منطقه مرزی مشترک ایران و عراق واقع شده است.
عراق از شهریور سال ١٣٩2 تنها از میدان مجنون ـ که بخشی از میدان آزادگان جنوبی محسوب میشود ـ روزانه 185 هزار بشکه نفت استخراج کرده و امیدوار است این میزان را بهزودی به 400 هزار بشکه در روز برساند. این در حالی است که حداکثر میزان استخراج نفت ایران از این میدان مشترک 50 هزار بشکه در روز گزارش شده است.
هرچند اهمیت این میدان نفتی ـ گازی مشترک بین ایران و عراق برای کشورمان از بابت وجود ذخایر عظیم کربوهیدراتی در این مخزن مطرح است، اما با توجه به پیرشدن برخی چاههای نفت در ایران این میدان جوان با توجه به ظرفیتهای بالقوهای که دارد میتواند به عنوان یکی از امیدهای صنعت نفت کشورمان برای حفظ تولید روزانه و ارتقای جایگاه ایران در اوپک نیز مطرح باشد.
میدان نفتی سلمان (ساسان)
میدان نفتی سلمان یا همان ساسان قدیمی ایران یکی از میادین نفت و گاز بسیار غنی در آبهای خلیج همیشه فارس و در محدوده جزیره لاوان واقع است. براساس قوانین بینالمللی مالکیت 70 درصد از آن متعلق به ایران و 30 درصد باقیمانده در اختیار امارات متحده عربی قرار دارد. اگر بخواهیم اوضاع کشورمان در استخراج نفت و گاز در این میدان مشترک گازی را برآورد کنیم، درمییابیم اوضاع کشورمان دربرداشت از بخش نفتی این میدان مشترک بسیار مناسبتر از محصول گازی آن است و براساس برخی شواهد برداشت گازی در حد صفر است.
در مطالعات اولیه از این میدان نفت و گاز مشترک بین ایران و امارات متحده عربی، برآورد شده بود این میدان حدود 4.5 میلیارد بشکه نفت را در خود جای داده در صورتی که به دلیل شرایط زمینشناسی این مخزن، فقط 1.6 میلیارد بشکه از آن قابل استخراج است و با توجه به استخراجهایی که تاکنون در این میدان صورت گرفته تنها نیم میلیارد بشکه از ذخایر نفتی میدان سلمان باقی مانده است. از سوی دیگر سهم ایران از این میدان نفتی 4.67 درصد برآورد شده است.
در بخش ایرانی میدان نفتی سلمان و براساس آمار روزانه 60 هزار بشکه نفت از این میدان نفتی استخراج شده است. در حالی که کشور امارات عربی متحده از میدان ابوالبخوش (نام عربی سلمان) روزانه 40 هزار بشکه نفت از 70 حلقه چاه به دست میآورد و تاکنون در مجموع 400 میلیون بشکه نفت از میدان یاد شده به دست آورده است.
میدان نفتی دهلران
میدان نفتی مشترک دهلران در 22 کیلومتری شهری با همین نام واقع شده است. براساس مطالعات تخصصی طول و عرض این میدان به ترتیب 48 و 8 کیلومتر تعیین شده و دارای 4212 میلیون بشکه نفت خام و حدود 635 میلیون مترمکعب گاز طبیعی است.
این میدان نفتی سال 1351 شمسی کشف شد و با حفر یک حلقه چاه بهرهبرداری از آن آغاز شد. میدان نفتی دهلران دارای نفتی با 43.3 درجه API و 2.7 وزنی گوگرد بوده و تاکنون در مجموع 23 حلقه چاه در آن حفر شده است. در این بین از 23 چاه حفر شده تعدادی به دلیل مشکلات حفاری متروکه شدهاند.
در بخش ایرانی این میدان نفتی مشترک هماکنون 12 حلقه چاه مشغول به کار است که روزانه 24 هزار بشکه نفت را به صنعت نفت کشورمان تحویل میدهد این در حالی است که با توجه به مشترک بودن این میدان نفتی با ابوغریب در کشور عراق و سرمایهگذاریهای گسترده شرکتهای خارجی در این میدان نفتی در خاک عراق، لزوم توسعه و البته انجام امور تحقیقاتی هرچه بیشتر بر هیچ کس پوشیده نیست، چون در غیر این صورت میزان برداشت کشور عراق بیشتر از ایران یا مالک اصلی این میدان خواهد شد و این اتفاق ارمغانی بجز زیان مالی و ملی برای ایران به دنبال نخواهد داشت.
میدان اسفندیار
اسفندیار نام یکی دیگر از میادین مشترک نفتی میان ایران و کشور عربستان است که در بخش عربی از آن به نام میدان نفتی لؤلؤ یاد میشود و سال 1345 شمسی توسط شرکت آیپک در تاقدیس اسفندیار کشف شد. این میدان نفتی در 95 کیلومتری جنوبغربی جزیره خارک قرار گرفته و با توجه به بررسیهای لرزهنگاری و طرح نقشههای سهبعدی حاوی 532 میلیون بشکه نفت خام درجا با درجه سبکی ای. پی. آی 30 به عنوان یکی از پرمتقاضیترین محصولات نفتی در بازارهای جهانی است.
هرچند براساس شواهد هنوز هیچ یک از طرفین در این میدان نفتی اقدام به برداشت نکردهاند ولی با توجه به شتاب برداشت نفت از میادین مشترک از سوی شرکای ایران،بیتردید عربستان نیز پس از امضای قرارداد با کنسرسیومی خارجی بزودی مشعل برداشت نفت را از میدان یاد شده روشن میکند و هر روز کمتر از روز قبل نفت برای بخش ایرانی باقی خواهد گذاشت. این در حالی است که در بخش ایران برسر طرحهای توسعه یا بهرهبرداری اما و اگرهای فراوانی وجود داشته و دارد و شرکتهای خارجی بسیاری در این میدان آغاز به کار کردند اما در نهایت هنوز برداشت نفتی از این میدان صورت نگرفته است.
میدان نفتی نصرت
میدان نفتی نصرت در 35 کیلومتری جنوب شرقی جزیره سیری قرار گرفته است. نصرت نیز یکی از میادین مشترک نفتی در آبهای خلیج فارس است که با میدان نفتی فاتح کشور امارات ذخایر مشترکی را در خود جای دادهاست.
براساس آمار، متوسط تولید میدان نصرت سال 1370، 3300 بشکه در روز بود و کل تولید نفت خام آن در پایان سال 1380 حدود 31 میلیون بشکه رسید. با توجه به کاهش حجم تولید و البته با درنظر گرفتن 188 میلیون بشکه حجم نفت خام در جای میدان نصرت، سال 1389 طرحی به منظور افزایش تولید، ارزیابی و توسعه این میدان نفتی مشترک در قالب قرارداد بیع متقابل تعریف شد که هدف آن افزایش تولید نفت خام و دستیابی به حداکثر تولید 16 هزار و 450 بشکه نفت در روز بود. اما احتمالا طرح افزایش تولید میدان مشترک نفتی نصرت با غیراقتصادی شدن آن منتفی شده است، چراکه به گفته یکی از مدیران شرکت فلات قاره 98 درصد برداشت از این میدان به دلیل تزریق آب از سوی طرف اماراتی، منتفی و تنها 2 درصد ذخایر نفت آن قابل برداشت است. هزینه حفر یک چاه چه در میدان نصرت و چه در دیگر میادین دیگر حدود 35 میلیون دلار است و با توجه به این که هزینههای تولید برای همه میادین نفتی یکسان است، بهتراست به جای سرمایهگذاری در این میدان در همه میادین مشترک (مثل هنگام، فروزان و سلمان) که تولید آنها بیشتر از میدان نصرت است، سرمایهگذاری شود.
میدان نفتی - گازی فروزان
میدان نفتی ـ گازی فروزان که قبل از پیروزی انقلاب به نام فریدون شناخته میشد یکی دیگر از میادین مشترک نفت و گاز ایران با کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس است و در منطقه خارک و صد کیلومتری جنوب غربی این جزیره است. این میدان در عربستان به نام منطقه نفتی و گازی مرجان شناخته میشود و برداشت از آن در عربستان تقریبا از اواخیر دهه 60 میلادی آغاز شده است.
میدان نفت و گاز فروزان براساس اسناد موجود سال 1345 شمسی (1966 میلادی) با ذخیره نفت درجای دو میلیارد و 309 میلیون بشکه توسط شرکت پان آمریکن کشف شد و تقریبا از اوایل دهه 50 به چرخه تولید نفت کشورمان افزوده شد و بیشترین میزان برداشت ایران از میدان فروزان مربوط به سال 1978 با 180 هزار بشکه نفت در روز بوده است.از آنجا که تقریبا بیش از چهار دهه از عمر فعالیت این میدان میگذرد، در سالهای گذشته قرار شد طرحهای توسعه و تجهیز گوناگونی در آن صورت گیرد و با اجرای آن در این میدان مشترک سهم برداشت نفت و گاز ایران به میزان قابل توجهی افزایش یابد، اما بنا به گزارشهای رسمی هنوز این طرحها به نتیجه نرسیدهاند و میزان برداشت عربستان از این میدان نفت وگاز 9 برابر بیشتر از ایران یعنی حدود 405 هزار بشکه در روز است.
در همین حال یکی از امتیازات ویژه نفت استخراج شده از این میدان که باعث معروف شدن نام فروزان در میان بیشتر خریداران بینالمللی شده است، میزان درجه آ.پی.آی (API) بسیار مناسب نفت استخراجی از آن یعنی در حدود رقم 30 تا 31 است. به روایت بسیاری از کارشناسان مسائل نفتی، این میزان درجه آ.پی.آی یکی از بهترین درجات برای نفت خام و پرتقاضاترین محصول در بازارهای بینالمللی است، این در حالی است که میدان فروزان از لحاظ تجهیزات نیز سنگینترین سکوی شش پایه را نیز به خود اختصاص داده و نامش همچنان در صدر بازارهای بینالمللی نفت و گاز قرار گرفته است.
پارس جنوبی
بزرگترین میدان گازی جهان به نام پارسجنوبی در آبهای گرم خلیج همیشه فارس بین کشورمان و قطر به صورت مشترک قرار گرفته است. هر چند میزان قابل ملاحظهای از این میدان داخل مرزهای قطر قرار دارد، اما مهمترین امتیاز در بخش ایرانی وجود نفتوگاز با یکدیگر است چون بخش عربی آن که به نام گنبد شمالی از آن یاد میشود حاوی مقادیر کمی نفت و بیشتر گاز است. این میدان عظیم گازی در اوایل سال 1991 میلادی کشف و از سوی قطر برای نخستین بار سال 1997 میلادی گاز آن به خارج صادر شد.
مساحت این میدان 9700 کیلومتر مربع تعیین شده که 3700 کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران و 6000 کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد. کل حجم گاز قابل برداشت میدان به همراه میعانات گازی، معادل 230 میلیارد بشکه نفت خام است.
این در حالی است که ذخیره بخش ایرانی میدان 14 تریلیون مترمکعب گاز درجا و 10 تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و 17 میلیارد بشکه میعانات گازی (9میلیارد بشکه قابل برداشت) است که باوجود این پارسجنوبی 50 درصد ذخایر گازی ایران و 8 درصد از ذخایر گازی جهان را در خود جای داده است، اما ذخیره بخش قطری میدان 37 تریلیون مترمکعب گاز درجا و 26 تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و 30 میلیارد بشکه میعانات گازی (10میلیارد بشکه قابل برداشت) است که معادل 9/99 درصد ذخایر گازی قطر و 21 درصد ذخایر گازی جهان است.
این میدان نفتی و گازی که تقریبا توان تامین انرژی مورد نیاز 10درصد از جمعیت کره زمین را دارد همواره محل بحث و گفتوگو بین مسئولان و کارشناسان نگران ایرانی بوده است. البته نه برای مالکیت و تعیین حدود مرزی آن بلکه برای میزان برداشت و نحوه استحصال از ذخایر این منبع عظیم گازی جهان؛ چون مدتهاست که ایران دربرداشت گاز از رقیب خود قطر عقب افتاده است.
میدان آرش؛ مشترک میان 3 کشور
یکی از پرحاشیهترین میادین مشترک نفتی و گازی کشورمان در آبهای خلیج فارس میدان آرش نام دارد. این میدان میان ایران، کویت و عربستان سعودی مشترک است و همواره درباره قدرالسهم هر یک از کشورهای نام برده شده مشکلاتی وجود داشته است.
میدان نفتی ـ گازی آرش که در میان کشورهای عربی به «الدوره» شناخته میشود به طور کلی حدود 70 کیلومترمربع وسعت دارد که 5 درصد از آن به طور کامل در مرزهای کشورمان قرار گرفته و بقیه در نقطه صفر مرز آبی میان سه کشور است. براساس مطالعات اولیه در این میدان مشخص شده میزان گاز موجود در آن به یک میلیارد مترمکعب و میزان نفتش 450 میلیون بشکه است و با توجه به سهم کشورمان از این میدان مشترک، این گونه میتوان گفت که سهم گازی ایران از میدان آرش 70 میلیون بشکه میعانات گازی و 42 میلیون بشکه نفت خواهد بود. تاکنون برداشت کشورمان بسیار ناچیز بوده و شرکای عرب با تمام قدرت مشغول برداشت از آن هستند.مناقشات ایران، کویت و عربستان بر سر میدان آرش راه به جایی نبرد تا جایی که سال 2000 میلادی دو کشور عربی توانستند بر سر میدان الدوره میان خود به توافق برسند و از آن زمان به بعد بدون در نظر گرفتن سهم قابل ملاحظه ایران از این ذخایر، یک طرفه دست به اکتشاف در منطقه زدند و برآورد میشود از این رهگذر، برداشت حدود یک میلیارد مترمکعب گاز و تقریبا 350 هزار بشکه نفت برای مالکان الدوره به ارمغان آورده شود.نمونه اصلی کارشکنی دو کشور عربی درباره سهم ایران در این میدان مشترک، مناقشات سال 2001 میلادی بود که کویت با شکایت کردن از ایران مانع از اکتشاف و انجام هر گونه عملیات از سوی کشورمان در آبهای این میدان مشترک شد. ایران نیز به مقامات بینالمللی در این زمینه شکایت نامهای ارسال کرد، اما از آن تاریخ تاکنون همواره کارشکنیهای دو کشور عربی یاد شده مانع از انجام عملیات اکتشاف و استخراج بدون دردسر برای کشورمان بوده است.
برادران فرزاد
براساس اطلاعات موجود این میدان گازی به دو بخش فرزاد A(در 150 کیلومتری جنوب غربی بوشهر) و فرزاد B با کمی فاصله از فرزاد A تقسیم میشود که بخش کوچکی از فرزاد A در مرزهای آبی کشورمان قرار دارد، اما روایت فرزاد B یا همان فارس B کاملا متفاوت است، چون عمده ذخایر این میدان گازی به ایران تعلق دارد و بخش کوچکی از آن در آبهای عربستانسعودی واقع شده است. به طور کلی روند ساختمان فرزاد A به صورت شمال شرقی ـ جنوب غربی است در حالی که روند ساختمان فرزاد B بهصورت شمال غربی ـ جنوب شرقی شکل گرفته است. مطالعات نشان میدهد میدان گازی فرزاد (B) دارای 12.5 تریلیون فوت مکعب گاز است. اما از حجم ذخایر فرزاد (A) که در عربستان به آن میدان گازی «حصبه» میگویند زیاد اطلاعاتی در دست نیست.زیرا بررسی و ارزیابی آن به طور جدی آغاز نشده است. البته عملیات اکتشاف و ارزیابی میدان یاد شده از سال 1390 با حفر اولین چاه توصیفی آغاز شد، ولی با شروع به کار دولت یازدهم و به دستور وزیر نفت قرارداد کنسرسیوم هندی، مالزی و کانادایی لغو شد.
اما در فرزاد B موضوعی کاملا متفاوت رخ داد و از آنجا که قرارداد توسعه و بهرهبرداری بیع متقابل این میدان با هندوستان بسته شده بود، بارها ایران طی اولتیماتومهای مختلف از هند خواست تا درباره انجام قرارداد با حداکثر سرعت زمانی اقدام کند که به دلیل تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران این اتفاق رخ نداد. براساس قرارداد هند باید طی سه فاز توسعهای ظرفیت تولید این میدان را به 2.2 میلیارد فوت مکعب میرساند که ظاهرا هنوز در این زمینه اتفاق خاصی رخ نداده است و روند کار بلاتکلیف است.
میدان مشترک نفت شهر
این میدان جزو یکی از میادین مشترک واقع در خشکی است و در فاصله صد کیلومتری شمال غرب ایلام و 225 کیلومتری جنوب غرب کرمانشاه قرار گرفته و از سال 1315 با به نفت رسیدن چاه معروف شماره 13 استخراج از آن رسما آغاز شد.
گرچه تاسیسات استخراج از میدان نفت شهر در دوران دفاع مقدس خسارات فراوانی دید، اما هماکنون به عنوان تنها میدان نفتی در حال تولید استان کرمانشاه با ذخیرهای بالغ بر 692 میلیون بشکه و شش چاه مشترک میان دو کشور و 25 حلقه چاه در خاک ایران، فعالیت میکند.
این در حالی است که در کلاهک گازی این میدان مقادیر زیادی گاز طبیعی ذخیره شده است.
از سوی دیگر با توجه به آمار منتشر شده از سوی وزارت نفت، ایران در این منطقه روزانه حدود ده تا 15 هزار بشکه نفت تولید میکند، اما اطلاع دقیقی از میزان برداشت نفت در بخش عراقی در دست نیست. اما بد نیست بدانیم در مجموع، تولید نفت ایران در میادین مشترک با کشور عراق حدود 140 هزار بشکه است، اما عراق از همین میادین حدود 300 هزار بشکه نفت استخراج میکند.
میدان گازی سردار جنگل
این میدان گازی که بزرگی آن ده برابر میدان گازی شاه دنیز در کشور آذربایجان شناخته شده در عمق 700 متری دریای خزر است که 24 کیلومتر طول و 16 کیلومتر عرض دارد.
میدان گازی سردار جنگل در سال 1380 شمسی کشف شد، اما مدارک و آمارهای نهایی در این زمینه یک دهه پس از اکتشاف آن ارائه شد که بر این اساس میدان گازی سردار جنگل 50 تریلیون فوت مکعب ذخیره درجای گاز دارد و پیش از این سهم ایران در این میدان گازی حدود 11 تریلیون فوت مکعب گاز اعلام شده بود.
اما براساس آمار و تائید سازمانهای معتبر این میدان ذخیره عظیمی از لایه نفتی نیز دارد که میزان آن حدود دو میلیارد بشکه تعیین شده است؛ ولی فقط 500 میلیون بشکه نفت آن قابل استخراج است.
این در حالی است که آزمایشات انجام شده روی لایه نفتی میدان سردار جنگل نشان داده نفت این میدان از مرغوبترین نفتهای جهان و با درجه خلوص 38 تا 40 است که از پرمتقاضیترین نفتهای جهان به شمار می رود.