کد خبر : ۵,۱۴۸
۱ مهر ۱۳۹۵ ۱۳:۵۰
 در آن سوی ساحل زیبای خلیج فارس و میان‌ آب های نیلگون آن ، جزیره ای قرار دارد که دور از هیاهوی تاریخ ایران زمین‌،نقش و نگاره هایی از گذر تمدن در طول هزاران سال را در خود حفظ کرده است ولی کشف طلای سیاه در فلات قاره و برنامه ریزی برای ایجاد پایانه نفتی در سال ۱۹۵۶ ،‌این جزیره مسکوت را به کانون توجه مورخان و باستان شناسان تبدیل ساخت. « خارک » جزیره کوچکی در خلیج فارس است که مساحت آن در حدود ۵/۳۷ کیلومتر مربع است.
در آن هنگام ساکنان جزیره ،‌ماهیگیران سخت کوشی بودند که تعداد آنها به زحمت به ۶۵۰ نفر می رسید.
آنها ماهی های صید شده را در شهر های ساحلی داخل به فروش می رساندند . طرح نفتی که در سال ۱۹۵۶ به اجرا درآمد ،‌جزیره خارک را به ترمینال نفتی ایران در جنوب تبدیل ساخت که بر اساس آن ،‌نفت چاه های گچساران از طریق خط لوله ای به طول ۳۰ کیلومتر که از دریا می گذشت به انبارهایی در جنوب جزیره منتقل می شد.
 
پیش از آغاز عملیات ساخت تأسیسات نفتی در خارک‌،جی یوخم J.Jochem مسئول اجرایی طرح ، هیأت باستان شناسی فرانسه به سرپرستی رومن گریشمن R.Ghirshman را دعوت کرد تا در این جزیره ،‌حفاری های باستان شناسی انجام دهد. این کاوش ها در فاصله سال های ۱۹۵۹ و ۱۹۶۰ به مدت دو ماه به طول انجامید. بسیاری از مورخان عهد باستان در کتاب های خود به این جزیره اشاره کرده اند. پلین Pline در کتاب عهد باستان خود که به نپتون تقدیم کرد ،‌ این جزیره را به نام آراشا Aracha ‌ یاد کرده است و پتلومه Ptolemee آن را تحت عنوان آراکیا Arakia آورده است. در قرن نهم میلادی ابن خردادبه جزیره خارک را به عنوان توقفگاهی برای کشتی هایی می داند که به سمت هند در حرکت اند.
 
برخی جهانگردان اروپایی که در قرون ۱۷ و ۱۸ به این منطقه سفر کرده بودند نیز در نوشته های خود از این جزیره یاد کرده اند. تونو Thevenot در سفر خود به سال ۱۶۷۴ میلادی مشاهدات خود را در خصوص قنات های این جزیره به دقت بیان کرده است.وی قنات ها را ردیفی از چاه های بی شمار دانسته است که در فواصل منظم از دامنه کوه تا دشت حفر شده اند و آب از چاه مادر در کانال زیر زمینی که این چاه ها را به هم مرتبط ساخته است، جریان می یابد و مزارع را آبیاری می کند.همچنین نیبور دانمارکی Niebuhr در سفر به جزیره خارک در سال ۱۷۷۵ میلادی به وجود گودال ها و حفره هایی اشاره کرده است که ساکنان جزیره به عنوان معبد یا اقامتگاه از آن استفاده می کردند.
 
صخره مقدس
 
وقتی از سمت ساحل شرقی جزیره به خط الرأس آن که از شمال به جنوب کشیده شده است ،‌حرکت می کنیم،‌بر ارتفاع برجستگی های طبیعی به صورت پلکانی افزوده می شود. روی یکی از این سکوها با دیواره‌های صخره ای کوچک ساحلی که به شکل جزیره کوچکی درآمده است ، بنایی سنگی قرار گرفته است که به نظر می رسد از عصر اشکانیان تا دوران اسلامی به دفعات مورد استفاده قرار گرفته و تغییراتی در آن به عمل آمده است. این بنا که ساکنان جزیره آنها را « معبد » می دانند،‌ ساختمانی مربعی شکل به اضلاع ۵/۷ و دیوارهایی به قطر ۵/۱ متر بدون پی بنا است که تجهیزات داخلی آن عبارتست از حوضی به ابعاد (۱×۲×۵/۲ ) متر. به نظر می رسد که در مرحله دوم تغییرات بنا،‌کف آن مسطح ولی نقشه اولیه آن حفظ شده است.همچنین در ورودی اولیه آن مسدود شده و به جای آن،‌طاقچه کوچکی ساخته شده است که رو به روی ورودی فعلی بنا قرار دارد. در مرکز بنا،‌شیئی مستطیلی شکل به ابعاد (۶۵/۰ × ۷۵/۰) متر دیده می شود که ستونی از جنس سنگ و آهک به ارتفاع ۵۲/۰ متر آن را نگه داشته است. با مقایسه این شی و نمونه هایی که در مناطق فارس یافت شده اند ‌،می توان آن را آتشدان دانست . کف بنا با خاکستر پوشیده شده است که در قسمتی از آن عمق خاکستر ها به ۲۰ سانتی متر می رسد . این آتشکده مزدایی بعدها پس از ورود اسلام به عنوان مسجد مورد استفاده قرار می گرفت و مسلمانان با بستن در و ساختن طاقچه‌ ،‌محلی را به عنوان محراب به آن افزوده اند.در فاصله ۱۲۵ متری این بنا به سمت جنوب ، بقایای چهار ستون بزرگ مربعی به ابعاد یک متر به چشم می خورد . محل قرار گرفتن ستون ها به گونه ای است که به نظر می رسد بنای اولیه ، ساختمانی مربعی شکل با گنبدی روی آن بوده است. در این صورت می توان چنین تصور کرد که این ستون ها ، بقایای یک چهار طاقی عصر ساسانی است که برای برگزاری مراسم مذهبی زرتشتی و آتش مقدس کاربرد داشته است.
 
گورها و آرامگاه ها :‌غارهای آرامگاهی
 
گرداگرد شیبدار سکو که معابدی روی آنها ساخته شده است ،‌۸۲ غار با ابعاد مختلف شناسایی شده اند . وجود بریدگی و شکاف در حاشیه ورودی این غارها که عمدتا کم عمق نیز هستند‌، بیانگر این است که قبلا این غارها گورهایی بودند که ورودی آنها توسط سنگ مسدود شده بود. در قسمت فوقانی ورودی نقش صلیبی شکل را می توان مشاهده کرد که به اشکال مختلف روی سنگ حک شده اند : ۱ـ صلیب های نستوری *که دو منتهی الیه شاخه افقی آنها چند شاخه می شود،‌۲ـ صلیب یونانی با شاخه های برابر و ۳ـ صلیب های لاتینی با میله عمودی بلندتر . در مقابل روی برخی از این حفره ها کتیبه هایی به صورت عمودی حک شده اند که بسیار آسیب دیده اند و تنها نشانه هایی از آنها باقی مانده است ولی از بسیاری جهات با نوشته های پهلوی غارهای آرامگاهی فارس مربوط به سده هفتم میلادی شباهت دارد. به طور کلی با توجه به آثار نقوش صلیبی شکل تنها ۱۲ قبر را می توان مربوط به مسیحیان دانست.
 
آرامگاه های بزرگ
 
در بین قبرهای بخش جنوبی و شرقی «‌صخره مقدس» دو قبر بزرگ به چشم می خورد طرح این دخمه ها که می توان آنها را وارث نمونه های دوران اسکندر کبیر و جانشینان وی در خاورمیانه دانست ،‌بسیار ساده است. دخمه ها اغلب مستطیلی شکل هستند . در طول دیوارهای جانبی آن که اغلب از دو بخش تشکیل شده است ،‌حفره هایی در سه ردیف بر روی صخره حفر شده اند در دیواره انتهای آرامگاه حفره ها کمی متفاوت از هم می باشند . در سردابه بزرگ ضلع شرقی صخره و در دیواره انتهایی آن سه گور در سنگ کنده شده است که گور وسطی نسبت به دو گور کناری بزرگ‌تر است . سردابه جنوبی به شکل تالار بزرگی است که گورها در هر سه ضلع آن حفر شده اند.
 
سردابه ضلع جنوبی صخره مقدس
 
در این سردابه و در دیواره سمت چپ آن روی دیوار و در ارتفاع ۵۰/۲ متری آن نقش برجسته ای به چشم می خورد که تنها نشانه هایی از آن باقی مانده است .در این نقش برجسته که بخش هایی از آن از بین رفته است،‌موضوع مراسم جشن و سرور به نمایش در آمده است که موضوع کلاسیک بسیاری از نقش برجسته ها است . این موضوع احتمالا نخستین بار در مصر به کار گرفته شده است و از حدود قرن پنجم قبل از میلاد در سایر نقاط دنیا گسترش یافت.
 
* پیروان مکتب Nestorius که معتقد بودند مسیح دارای ۲ وجود مجزا از هم بشری و الهی است .(مترجم) سرداب های منطقه پالمیر Palmyre را می توان نمونه های مشابه سرداب های جزیره خارک دانست . در پالمیر با پایین آمده از پلکانی می توان وارد سرداب ها شد . در دیوارهای راهروی ورودی سرداب های پالمیر ردیف هایی از حفره ها به چشم می خورد . برخلاف سرداب های پالمیر، در خارک سطح ورودی سرداب هم تراز با سطح کف داخل آن است و به این ترتیب وارد تالار اولیه می شوند که به عنوان دهلیزی برای تالار دومی به کار می رود. تالار دومی با نیم طاقی از تالار اولیه جدا شده است.
 
طرح این سرداب ها شباهت بسیاری نیز با سرداب های نبطی (Nabateen) دارد و می توان آثار آنها را در سواحل فلسطین تا پترا Petra دنبال کرد که به عنوان منزل گاهی در مسیر حرکت کشتی ها در دریای مدیترانه مورد استفاده قرار می گرفت.
 
قبل از تصرف این مناطق توسط رومیان ، نبطی ها امتیاز انحصاری عبور و مرور کاروان ها را در دست داشتند. بسیاری از کاروان های پترا از پادشاهی کوچک مسن ـ شاراسن Mesene _ characene‌ در آبریزگاه رودهای بین النهرین به خلیج فارس عبور می کردند.سرداب ضلع شرقی
 
روی دیواره های داخلی ورودی سرداب،‌کتیبه و نقوش در هم برهمی به چشم می خورد . از بین تصاویر می توان نقش بجای مانده از کشتی تجاری بادبانی با دکل دیده بانی را تشخیص داد. همچنین در قسمت جلویی عرشه کشتی آثار یک عدد منورا Menorah (شمعدان هفت شاخه یهودی ) دیده می شود. کمی بالاتر از آن ، آثار کتیبه ای آرامی مربوط به دوره اشکانیان بجای مانده است. از بسیاری جهات شباهت های زیادی میان « آرامگاه خاسون Jason‌ » در اورشلیم و سرداب ضلع شرقی صخره مقدس وجود دارد. به نظر می رسد که مجموعه آرامگاه و نیز نقوش کتیبه های آرامی حداکثر به سال ۳۰ تا ۳۱ میلادی مربوط می شود. این در حالی است که اهمیت آیین یهود در مسن ـ‌شاراسن بر همگان آشکار است . به طور حتم این نقش ها و کتیبه ها پس از ترک آرامگاه در دهه های پایانی قرن نخست میلادی بر روی دیوارهای سرداب کنده شده اند.
 
آرامگاه های مربوط به دوران مگالیتیک (Megalithiques)
 
در قسمت شمالی محلی که معبد ها در آن قرار گرفته ا ند ،‌و بر روی کف صخره ای سنگی ، ۱۵ حفره بزرگ بدون نظم خاصی حفر شده اند . این حفره ها که طول آنها بین ۵/۱ تا ۳۰ /۲ متر است با سنگ پوشیده شده اند و استخوان ها به صورت در هم ریخته و بدون نظم آناتومیک در داخل حفره قرار گرفته اند . در داخل یکی از این قبرها بیش از ۲۴ جمجمه شمارش شده است. پس از بررسی های باستان شناسی مشخص گردید که این استخوان ها در داخل سبدهای حصیری که لایه بیرونی آن با ماده ای قیر مانند پوشیده شده بود و یا خمره های بزرگ سفالی به این محل آورده شده اند. از این قبرها،‌یک عدد سکه متعلق به امپراطور اونوریوس فلاویوس Honorius Flavius ( ۴۲۳ـ ۳۹۵) و یک عدد جواهر با تصویر پادشاه مسن ـ شاراسن که احتمالا آتمبلوس سوم Attembelos III می باشد ، به دست آمده است. هرنیک E.Haerinck غالب سفال های به دست آمده از قبور مربوط قرون هفتم تا نهم میلادی و به فتح جزیره توسط اعراب می‌داند. البته تا حدودی این تاریخ ها با زمان استقرار تازه واردان جزیره هماهنگ می باشد. وی معتقد است که مسیحیان نیز به هنگام زندگی در این جزیره از این قبور استفاده می کردند که تاریخ احداث آنها به عصر برنز بر می گردد.
 
گورستانی در دشت
 
در دامنه برجستگی سنگی جزیره ،و در سمت شرق آرامگاه های مربوط به دوره مگالیتیک پس از حفاری های باستان شناس ،‌۶۲ متر انفرادی از زیر خاک بیرون آمد که جملگی به یک شکل در داخل سنگ تراشیده شده بودند ؛ ‌شکل آنها مستطیل و به ابعاد ۱/۵۰ × ۱۰/ ۲ متر بود. هر یک از قبرها یک جسد را به حالت خوابیده به پشت در خود جای می داد. به غیر از یک قبر،‌جهت قبرها از غرب به شرق می باشد. در حالی که در قبرهای مردان هیچ شی دیگری پیدا نشده بود ولی در قبرهای زنان و کودکان ،‌زیورآلات وجود داشت ( البته در هیچ یک از آنها سفالی پیدا نشد). هاردی گیلبرت C.Hardy - Guilbert تمامی قبور را مربوط به دوره عباسیان یعنی هشتم و نهم میلادی می داند. حال سؤالی که مطرح می گردد این است که این گورستان به چه کسانی تعلق داشت ؟ جهت غرب به شرق قبرها و پیدانشدن سلاح در قبرهای مردان چنین به نظر می رساند که این قبرها نمی توانند از آن مسلمانان باشند. وانگهی مسیحیان نیز گورهای خود را در صخره مقدس حفر می کردند . از سوی دیگر این نوع از تدفین با مراسم تدفین زرتشتیان نیز مغایرت دارد. بنابراین تنها یهودیان می دانند که در آن زمان جمعیت آنها در مسن ـ شاراسن پرشمار بود و نقوش کتیبه های سرداب شرقی را نیز به آنها نسبت می دهند .
 
صومعه
 
روی سکویی سنگی در جنوب غرب جزیره صومعه ای مسیحی قرار گرفته است . در مقایسه با ساحل شرقی جزیره با دهکده ،‌باغ ‌و پلاژهای ساحلی که زندگی را آسان تر و دلچسب تر می سازد، محل صومعه ،‌پرت و دور افتاده با محیطی خشن است. در اطراف صومعه دیواره ای به ابعاد ۸۵× ۹۶ متر کشیده شده است. در گوشه شمال شرقی آن منطقه محصور شده ای وجود دارد که بنای مهمی در آن قرار دارد :میهمان خانه
 
پس از حفاری های اندکی که در صومعه صورت گرفت ،‌آثار مهمی از معماری خاص بناهای مذهبی به دست آمد. اتاق ها تقریبا همگی مشابه به هم و در ابعاد ۵× ۴ متر ساخته شده اند. از طریق در باریکی به دهلیزی وارد می شویم که از آن نیز به ۲اتاق کوچک دیگر راه می یابیم . این دو اتاق با تیغه نازکی از هم جدا شده‌اند. اتاق ها دارای ۲ بخش هستند که با کریدوری که دری نیز در آن تعبیه شده است ،‌از هم جدا شده اند. در هر یک از اتاق ها ۲ راهب زندگی می کردند . و این مطابق با قانون صومعه شنودی Schnoudi،‌جانشین سنت پاشوم Saint Pachome بود . جهت کلیسا به سمت شرق می باشد . در ضلع شمالی و جنوبی شبستان کلیسا (متر ۵ × ۱۵) تالارهایی وجود دارد که به سمت حیاط باز می شدند و از طریق ۳ در به شبستان راه داشتند. کف کلیسا پس از سکویی که قبل از راهروی کلیسا قرار دارد،‌مطابق الگوی کلیساهای شرقی در سوریه به شکل پلکانی تا مکان مقدس بالا می رود از طریق درب عریضی که بین دو ستون محکم شده است . می توان وارد راهروی بزرگ کلیسا شد. قبل از ورودی قسمت گروه کر کلیسا ، ۴ پله بزرگ قرار دارد که تالار کلیسا را از در بزرگ قسمت گروه کر جدا می سازد. اتاق گروه کر ، مربعی شکل به اضلاع ۵ متر می باشد که «‌محراب کلیسا» نیز در آنجا می باشد و سقفی گنبدی شکل آن را پوشانیده است. در وسط اتاق ، دایره ای به قطر ۳۵ سانتی متر در كف آن حفر شده است که محل پایه محراب را نشان می دهد. از طریق تالار جنوبی وارد بخش الحاقی جنوبی یعنی « نمازخانه شهدای کلیسا» می شویم که در گوشه سمت راست آن قبری سنگی دیده می شود که وسیله ای برای جریان یافتن روغن پس از عبور از پیکر مقدس تعبیه شده است. در گوشه بخش الحاقی شمالی شی خاصی دیده می شود. خمره ای بیضی شکل از جنس سفال که بر پایه ای جای داده شده است. ته خمره به شکل منظمی در عمق ۵۲ سانتی متری بریده شده و با ماده ای قیرمانند مسدود شده است. از مرکز ته خمره ، کانالی عبور می کند که انتهای آن مشخص نیست و در سنگ فرو می رود. از آنجایی که به نظر می رسد جمعیت مسیحی جزیره نبطی بودند،‌نمی توان این خمره را تعمیدگاه دانست زیرا بر طبق آداب و سنن نبطی ها، تعمید در آب مقدس را با فرو بردن فرد در آب انجام می دادند. به واقع این بخش از کلیسا، صندوقخانه ای بوده است که در آن هر آنچه که برای برگزاری مراسم و توزیع نان مقدس لازم و ضروری بود ، تهیه می شد. با انجام حفاری در بخش بیرونی تالار جنوبی پایه های دو ستون تزیینی‌،قطعاتی از یک صلیب و تزیینات گچی دیوار راهروی منتهی به بخش الحاقی جنوبی از زیر خاک بیرون آمد. به نظر می رسد که قبلا تالار جنوبی محل برگزاری نیایش و مراسم مذهبی در تابستان بوده است. کتابخانه های کلیسا ،۲ تالار مستطیلی شکل هستند که طول آنها ۸متر می باشد. طاقچه هایی که در دو ردیف در دیوار کتابخانه ایجاد شده‌اند،‌محلی برای نگهداری نسخ خطی بودند که راهبان کلیسا شخصا آنها را صحافی می کردند. تعداد و ابعاد این طاقچه ها (۴۵× ۵۸ ) سانتی متر این فرض را در ذهن تداعی می کند که صومعه خارک همانند بسیاری از صومعه ها،‌کانون بزرگ مذهبی منطقه به شمار می رفت این احتمال وجود دارد که بخش زیادی از کتاب ها برای نشر و اشاعه آیین مسیحیت بالاخص در هندوستان کاربرد داشته اند چرا که اسقف های هندی به سر اسقفی منطقه بوشهر وابسته بودند. سالن غذاخوری در ضلع شرق کتابخانه در ابعاد ۱۵× ۱۵ متر قرار دارد و همانند سایر صومعه ها ، بعد از کلیسا بزرگ‌ترین فضای صومعه است . در سه ضلع سالن غذاخوری راهرو وجود دارد. وسایل وتجهیزات داخل سالن محدود به نیمکتی سنگی در طول ۴ دیوار آن می باشد. درگوشه شمال شرقی و در زیر گنبدی که تنها بخشی از آن حفظ شده است بلوک سنگی تراش یافته ای قرار دارد که تریبون سخنرانی بوده است. تمامی این جزییات و همچنین ارتفاع کم نیمکت ها با قوانین سنت پاشوم مطابقت دارد. تالار تعالیم مذهبی و آموزش های معنوی محل آموزش دستورات دینی توسط عالی ترین مقام صومعه به راهبان است. بر روی پله های ورودی ،‌قطعات گچی با نقش صلیب حالتی دایره ای شکل به دست آمده است که بر اساس آن تاریخ این تالار را موخر کرده است. در حیاط شمالی بنای مربعی شکل به اضلاع ۴ متر قرار دارد که تمامی ظواهر سرداب صومعه ای را داراست و مخصوص مقامات عالی رتبه مسیحی بوده است.اقامتگاه های بیرون از صومعه
 
کاوش های به عمل آمده در محوطه ‌ای به شعاع ۵۰۰ متر بیرون از صومعه تعداد ۲۰ بنا با معماری خاصی را در برابر دیدگان باستان شناسان قرار داد. یکی از اقامتگاه ها که به طور کامل از زیر خاک بیرون آمده است به مانند یک مزرعه می باشد. خانه مرکزی دارای اتاق های بزرگی است که دیواری پیرامون آن کشیده شده است و محوطه های گرد و محصور شده ای را در خود جای داده است که در هر یک ،‌یک درخت انگور، یک چاه و دستگاه آب میوه گیری و خمره ای بزرگ نگهداری می شد.
 
بی شک این اقامتگاه‌ ها از آن کشیشانی است که ازدواج کرده بودند . از آغاز سازماندهی تشکیلات مذهبی راهبان به دو دسته تقسیم شده بودند ، راهبانی که در داخل صومعه زندگی می کردند و راهبانی که در خارج از صومعه زندگی می کردند.
 
دلایلی برای تعیین قدمت صومعه
 
به دلیل فقدان مستندات مکتوب ،‌تنها با تکیه بر همگرایی برخی پارامترها می توان تاریخ هایی را پیشنهاد داد.
 
تجدید حیات نستوریان
 
ابراهام کشکارAbraham de kashkar(۵۸۸ـ۲/۴۹۱) از مناطق جنوبی بین النهرین پس از اشاعه مسیحیت در منطقه حرا Hira در بین النهرین،‌به همراه ابراهام نتپار Abraham Netpar‌ عازم مصر شد تا راهبان سته Scete را ملاقات کند. این دو قدیس در بازگشت از مصر‌، صومعه ها و بناهای وابسته به آن را به شکل جدیدی تعریف کردند. از این رو می توان چنین فرض کرد که صومعه خارک حداقل در اوایل قرن هفتم میلادی ساخته شده است که در آن هنگام گروه گروه به شاگردان کشکار افزوده می شد.
 
تزیینات گچی صومعه
 
الف: صلیب ها
 
بسیاری از انواع صلیب ها که در کلیسا بدست آمده اند از مجاورت درهای آن پیدا شده اند که به نظر می رسد صلیب ها برای تزیین نعل درگاه ها بکار برده می شدند . صلیب ها یا به شکل گچ قالب گیری شده و یا کنده شده بر روی گچ مقاوم جزیره هستند. شکل صلیب ها بسیار متنوع است اما غالب آنها دارای شاخه افقی بلندی هستند که منتهی‌الیه آنها چند شاخه بوده و با اشکال تزیینی امتداد یافته اند . سطح صاف صلیب ها برش های تزیینی دیده می شود. اغلب صلیب ها بر روی پایه های دو طبقه قرار داده شده اند یا حتی شکل پایه به گونه ای است که به نظر می رسد صلیب از درون یک گل یا یک جفت بال فرشته یا روبانی که در بدنه پایه بالا می رود،‌بیرون آمده است. چنین نمونه هایی را در مناطق شمالی ایران در آذربایجان و حتی ارمنستان می توان یافت. کلیسا و صومعه خارک را از نظر نکات مهم و تشابه در معماری می توان با کلیساها و صومعه های حرا Hiraمقایسه کرد بالاخص در محوطه های باستان شناسی القصور، آکاز،‌جباییل، تاج ،‌سیربانی یاس و جبل بری که حفاری هایی اخیرا در آنها صورت گرفته است.
 
ب )‌تزیینات گچی
 
تزیینات گچی با صلیب ها در یک بحث قرار می گیرد. تکنیک و موضوع این تزیینات به هنر تزیینی مؤخر ساسانی مربوط می شود.
 
سفال
 
تمامی سفال های یافت شده در صومعه بر اساس نظریه هاردی گیلبرت به قرون هشتم و نهم میلادی مربوط می شود .
 
سرانجام صومعه خارک
 
صومعه خارک را می توان نمونه ای بی نظیر از عصر احیاء مسیحیت توسط ابراهام کشکار در قرن ششم میلادی دانست. به جرأت می توان تاریخ ساخت صومعه را به اوایل قرن هفتم میلادی مربوط دانست اما چگونه می توان پایان آن را تاریخ گذاری کرد؟
 
برای این منظور در ابتدای کلام باید بحث سقوط سلسله ساسانیان را توسط اعراب در ۲/۶۴۱ میلادی به کنار نهاد. اگر چه نمی توان گفت که مسیحیان ،‌خاندان ساسانی را در طول ۲ قرن نخست خلافت مسلمانان در این منطقه پذیرا شده اند . ولی مسیحیان هرگز به طور جدی تهدید نشده اند. شاید هم این دوران برای آنها ‌دوران ‌خوش یمنی بوده است؛ساخت و ساز صومعه ها ادامه یافت و مسیحیان توانستند از بسیاری از نسخ خطی که مبلغان مذهبی و تجار نستوری در آسیای مرکزی و هند ترویج می کردند، نسخه برداری کنند. حتی در بغداد و در دربار عباسیان ،‌تعدادی مسیحی با نفوذ وجود داشت . لذا بی شک صومعه خارک در این دوران ساخته شده است.
 
در قرن نهم ابن خردادبه جزیره خارک را توقفگاهی سرسبز در مسیر کشتی رانی به سمت عمان و هند تعریف می کند. اما مدتی بعد به دلیل حمله مهاجمان از ساحل شمالی و از سمت بحرین تا حدودی از وجود ناامنی در آن سخن می گوید.
 
در سال ۸۹۴ میلادی قیام Zang ، جنوب بین النهرین را به خاک وخون کشید . عبور و مرور کشتی ها مختل شد و بی نظمی و آشوب در سرزمین های خلیفه عباسی حاکم شد.
 
حاکم شدن چنین شرایط و احوالی را می توان پایان صومعه خاک دانست . بسیاری از راهبان مسیحی بی آن که آسیب شدیدی به آن وارد کنند، آن را تخلیه کردند و‌ آثار اندکی از خود بر جای گذاشتند . به نظر می رسد که در آن دوره تمامی بناها و خانه های مسیحیان در شمال خلیج فارس تخلیه شده باشند
 
 
مترجم : رضا مصطفی زادگان

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید