کد خبر : ۵۱,۵۱۳
۱ آبان ۱۴۰۱ ۱۵:۴۳
این مهاجرت ظاهری معکوس اما پیامد دیگری به نام حاشیه‌نشینی دارد. به این مفهوم که نه‌تنها رغبت به رفتن از تهران شکل نگرفته که باعث کوچ فقرا به حاشیه تهران شده است.
روزنامه جام جم نوشت: «خبر تازه عنوان‌شده ظاهر جالب توجهی دارد. خبر این است: «نرخ مهاجرت در شهر تهران منفی شد.» این تیتر درست در راستای اجرای سیاست‌هایی است که تصمیم‌گیران دهه‌هاست به دنبال آن بوده‌اند.
 
این گفته دیروز از زبان معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور با پیوست قید «خوشبختانه» اعلام شده است اما در پس این خبر چیز دیگری است که در ادامه گفته‌های این مسئول هم عنوان شده است. اینکه دلیل مهاجرت معکوس از تهران به سمت شهرستان‌های استان انجام می‌شود و دلیل آن گران‌شدن زمین و مسکن و سخت‌ترشدن شرایط زندگی در تهران است. تهرانِ گران، یکی از سیاست‌های شهری دولت پیشین بود. اینکه چاره کار تمرکززدایی در پایتخت را گرانی خدمات عمومی می‌دانستند، آنها حتی در پی اجرایی‌شدن طرحی بودند که قرار بود از شهروندان به واسطه عبور از بزرگراه‌های شهری عوارض دریافت کند. همه این گزینه‌ها در حالی روی میز مدیران شهری پیشین بود که در همه این سال‌ها به دلیل تمرکز امکانات در پایتخت، این شهر در صدر فهرست مهاجرپذیرترین شهرهای ایران قرار داشت اما حالا مشکلات گرانی بی‌رویه مسکن باعث شده بدمسکنان تهرانی رو به مناطق حاشیه‌ای پایتخت کوچ کنند؛ اتفاقی که بر خلاف «خوشبختانه»‌خواندن این رویه از سوی معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور اتفاق خوشایندی نیست و می‌تواند به افزایش اعتراض عمومی و آسیب‌های اجتماعی ناشی از افزایش حاشیه‌نشینی کمک کند. سال ۹۵ داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد تهران همچنان مقصد اولیه مهاجرین است و ۲۵ درصد از کل مهاجرت‌های ایران با مقصد پایتخت صورت گرفته است؛ ۲۵درصدی که شامل ۵۱۷ هزار نفر در آن سال بوده است. این روند همچنان ادامه دارد و تعداد افرادی که هر سال به جمعیت تهران اضافه می‌شود بیشتر از تعداد افرادی است که تصمیم به ترک پایتخت می‌گیرند.
 
این در حالی است که طی دوره دولت یازدهم و دوازدهم یعنی هشت سال اخیر مبلغ اجاره ماهانه به‌ علاوه‎ ۳درصد ودیعه‎ پرداختی برای اجاره‎ یک متر مربع زیربنای مسکونی در شهر تهران با افزایش ۳.۵ برابری از حدود ۱۶ هزار تومان در بهار ۹۲ به حدود ۵۶ هزار تومان در بهار ۹۹ رسیده است؛ مسکنی که بیش از ۷۰ درصد هزینه‌ها را دربرمی‌گیرد. با این اوصاف سوال این است که پس چه عاملی است که همچنان افراد را مایل به حضور در پایتخت می‌کند؟
 
جعفر بای، آسیب‌شناس اجتماعی، معتقد است مولفه اقتصادی دلیل مهمی در مهاجرت به پایتخت بوده اما تنها دلیل نیست و به همین دلیل اتخاذ تصمیم با محوریت گران‌ترشدن هزینه زندگی در پایتخت غیر عقلانی است. او به جام‌ جم می‌گوید: «باید پیش از این اقدام به توزیع‌ عادلانه امکانات رفاهی در سراسر کشور می‌کردیم تا جاذبه مهاجرت به دلیل اشتغال یا امکانات برای شهروندان دیگر شهرها کم شود. تمرکزگرایی در تهران هم باعث تورم در جمعیت بوده و هم مشقت زندگی در این شهر را افزون کرده است. وقتی می‌گوییم مولفه‌های اقتصادی تنها عامل مهاجرت نیست به این دلیل است که بدانیم همانطور که درآمد افراد در تهران چند برابر شهرهای دیگر است به همان نسبت هزینه‌های این شهر هم نسبت به دیگر شهرها بیشتر است. آثار مخرب و منفی گران‌ترکردن هزینه زندگی در تهران به مراتب بیشتر است.»
 
این مهاجرت ظاهری معکوس اما پیامد دیگری به نام حاشیه‌نشینی دارد. به این مفهوم که نه‌تنها رغبت به رفتن از تهران شکل نگرفته که باعث کوچ فقرا به حاشیه تهران شده است. بسیاری از آسیب‌شناسان اجتماعی هم معتقدند زمانی که هزینه‌های زندگی در شهر تهران افزایش پیدا می‌کند جمعیتی که از روستاها و شهرهای مختلف به تهران مهاجرت کردند به جای بازگشت به شهر و روستای خود در حاشیه شهر تهران ساکن می‌شوند. طبیعی است که این مهاجرت مشکلات شهر را افزایش می‌ده؛ چرا که اگر به زادگاه اولیه خود بازمی‌گشتند مشکلاتی برای شهر تهران به وجود نمی‌آمد اما زمانی که این افراد به حاشیه تهران مهاجرت می‌کنند قطعا عواقبی را به دنبال خود دارند؛ عواقبی که پیش از این بارها و بارها از سوی کارشناسان حوزه اجتماعی در رابطه با آن گوشزد شده است.»

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید