الجزیره، فرستندهای است که بیشترین دسترسی را در جهان عرب به خود اختصاص داده و توانسته ۹۵ کشور را تحت پوشش قرار دهد. این رسانه تاکنون ۳۰۰۰ هزار روزنامهنگار را نیز از سراسر دنیا استخدام کرده تا تاثیرگذاریاش را از دست ندهد و زمین بازی را در اختیار رقبای منطقهای و جهانیاش نگذارد.
فرهیختگان نوشت: رسانهها جریان اصلی تحولات منطقه، بهخصوص جنایات رژیمصهیونی در غزه و لبنان را چگونه پوشش میدهند؟ آیا افکار مردمی که در این جغرافیا زندگی میکنند به تابعی از نحوه عملکرد رسانههایی نظیر العربیه و الجزیره بدل شده است یا اینکه آنها با تکیه بر توانایی خود میان اخبار واقعی و تقلبی تمایز قائل میشوند؟ رسانههای مقاومت چه نقشی در این میان ایفا میکنند و بازخورد مردم منطقه در مواجهه با اخبار هر یک از این شبکهها به چه میزان است؟ ما در این گزارش قصد داریم با ارائه آمار جایگاه هریک از رسانههای دور و نزدیک به مقاومت را در میان افکارعمومی جهان مورد ارزیابی قرار دهیم و در ضمن آن به مسائلی از قبیل منابع مالی این شبکهها و اقبال مخاطبان فارسیزبان به آنها بپردازیم. شبکههایی نظیر «الجزیره»، «العربیه» و «الحدث» در زمینه انتقال اخبار به مردم خاورمیانه و جهان فعالیت میکنند و علاوهبر شباهتهایی که به یکدیگر دارند در جاهایی براساس اراده متفاوتی که آنها را مدیریت میکند سخت روبهروی هم قرار گرفته و به رقبایی جدی تبدیل شدهاند. در صنعت سرگرمی منطقه شبکه mbc با ریختوپاشهای فراوان درصدد جذب مخاطبانی از کشورهای عربی و غیرعربی است و در این مسیر حتی پای ایرانیان را هم با راهاندازی شبکه فارسیزبان خود به معرکه باز کرده است.
پاس رابونای العربیه به رژیم
شباهتهای فرهنگی بسیار زیاد در میان ملتهای عرب نباید این تصور را ذهن ایجاد کند که رسانههای عربی در موارد متعدد نگرشی هماهنگ و مشابه به یکدیگر اتخاذ کردهاند، بلکه بسته به دولتی که رسانه را اداره میکند تفاوتهای بسیار واضحی در مواجهه با مسائل مختلف وجود دارد. عربستان سعودی، شبکه تلویزیونی العربیه را برای مبارزه با نفوذ روزافزون الجزیره ایجاد کرد تا از راه کنترل احساسات و عواطف عربی مردم منطقه، سیاستهای دولت عربستان را پیش ببرد و سدی در برابر روند صعودی محبوبیت شبکه رقیب در میان افکارعمومی ایجاد کند اما به دلایل مختلف این اتفاق عملا رقم نخورد. در حوزه اخبار مربوط به جنگ، الجزیره از ابتدای دوران شکلگیری تاکنون به دلیل اطلاعات دست اولی که از طریق دفاتر خود در نقاط مختلف منطقه و جهان کسب کرده، توانسته اعتماد تعداد زیادی از مردم خاورمیانه را کسب کند ولی العربیه و مغز متفکرش، یعنی شیخ ولید بن ابراهیم آل ابراهیم هنوز در رسیدن به جایگاهی که از ابتدا مدنظرشان بوده به دلیل سیاستهای رادیکالی که در برابر جبهه مقاومت دنبال کرده موفق نبوده است. العربیه در ماه مارس ۲۰۰۳ زیرنظر «مرکز پخش خاورمیانه» یا همان mbc کارش را آغاز کرد و از همان روزهای نخست به بلندگوی تام و تمام دولت سعودی تبدیل شد ولی از سال ۲۰۱۵ و با روی کار آمدن بنسلمان بهعنوان ولیعهد رویکرد این رسانه در برابر همسایگان عربستان، بهویژه ایران و قطر شکلی تهاجمی به خود گرفت و سیمایی متفاوت از العربیه پدید آورد که تا پیش از آن سابقه نداشت. درواقع شبکهای که با کار حرفهای میتوانست به رقیبی قابل احترام برای الجزیره بدل شود، عملا به بازوی عیان رسانهای پادشاهی سعودی تغییر کاربری داد و با کنار زدن پردهها ذات کار رسانهای خود را به دیگران نشان داد. حتی در سال ۲۰۲۱ وزارت ارتباطات الجزایر اعتبارنامه العربیه را به دلیل اتهام توسل به اطلاعات نادرست و پخش اخبار مغرضانه لغو کرد و این رسانه را پس از شبکه فرانس ۲۴ به دومین سرویس خبریای که اجازه کار در این کشور را از دست داده، بدل کرد. همین اتفاقات در کنار پاس رابونای العربیه به شبکههای صهیونیستی در روایت جنگ میان جبهه مقاومت و اسرائیل باعث شده اعتماد مردم عرب خاورمیانه و شمال آفریقا نسبت به این شبکه کاهش قابل توجهی پیدا کند و قافیه را به الجزیره ببازد و قدرت نرم دولت عربستان سعودی را در منطقه و جهان به خطر بیندازد. کمیت عربستان حتی در حوزه سرگرمی هم با راهاندازی شبکههای اقماری mbc لنگ میزند؛ بهطوریکه وقتی به فضای مجازی و صفحات این شبکه مراجعه میکنیم، درمییابیم که علیرغم دنبالکنندگان میلیونی تعداد لایکها حتی از صفحات عادی مجازی در اینستاگرام هم کمتر است. برای مثال تعداد دنبالکنندگان «امبیسی۱» در اینستاگرام از ۷ میلیون پیج هم تجاوز کرده ولی تعداد لایکها برای هر پست به سختی از ۵۰ فراتر میرود و در موارد معدودی به ۱۰۰ لایک میرسد! این اتفاق در رابطه با شبکه خبری العربیه هم صادق است. این رسانه ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار عضو در اینستاگرام دارد ولی تعداد لایکها در اغلب موارد از ۱۰۰ عدد فراتر نمیرود. نکته جالبتر ماجرا آن است که وضع بخش فارسیزبان امبیسی و العربیه از بخش اصلی و جهانی آن بهتر است و فارسیزبانان اقبال بیشتری از مردم عرب به این دو شبکه نشان میدهند! اگرچه سیاست گردانندگان العربیه در رابطه با جبهه مقاومت بهشدت مغرضانه و در خدمت اسرائیل است و در برابر الجزیره هم یک شکستخورده تمامعیار در همه زمینهها محسوب میشود ولی علاقه بخشی از مخاطبان فارسیزبان به این شبکه باید حواس رسانههای داخلی، بهخصوص صداوسیما را بیشتر به نحوه عملکرد خود جلب کند تا آنها به حال افکارعمومی کوچکرده از رسانه ملی فکری کنند.
رسانههای ما کجای این قصه قرار دارند؟
جبهه مقاومت در حال حاضر حساسترین شرایطش را میگذراند و در نقطه غیرقابل بازگشتی از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ قرار دارد. ایران بهعنوان مهمترین ضلع جبهه مقاومت طبیعتاً باید در کنار اقداماتش در عرصه جنگ سخت، غذای روحی مناسبی را هم در اختیار مردم منطقه قرار دهد تا ذهن آنها بیش از پیش درگیر روایت داستانهای استعماری غرب نباشد و در حوزه جنگ نرم هم جایگاه مهمی به چنگ آورد ولی این اتفاق تا این لحظه بهخاطر دلایل مختلف فرصتی برای بروز پیدا نکرده است. تحریم رسانههای وابسته به ایران در ماهوارهها از یکسو و بستن کانالهای ارتباطی در سرویسهای استریم از سوی دیگر باعث میشود ما در نقد برنامههای ایران با احتیاط بیشتری وارد عمل شویم ولی نمیتوانیم کمکاری شبکههای برونمرزیمان نظیر العالم، هیسپان و... را تنها به این موارد خلاصه کنیم. بدون پردهپوشی و محافظهکاری باید گفت شبکههای خارجی ما بهخودیخود سهم ناچیزی از قدرت نرم ایران را به دوش میکشند و برنامههای آنها در مقایسه با عملکرد روبهجلوی شبکههایی نظیر الجزیره و المیادین دیده و شنیده نمیشود. حتی در داخل کشور هم چندان خبری از این شبکهها نیست و مخاطبان هدف مقاومت برای پیگیری اطلاعات میدان جنگ آنچنان رغبتی برای دنبال کردن این رسانهها از خود نشان نمیدهند. صفحه بخش اسپانیایی المیادین در اینستاگرام ۱۷.۵ هزار دنبالکننده دارد و لایکهای آن به ازای هر پست تقریباً با امپراتوری رسانهای سعودی برابر است؛ ولی وضعیت ما در مقایسه با المیادین هم چندان مناسب نیست و کمتر کسی رسانههای رسمی ایران را درحالحاضر جدی قلمداد میکند. البته اگر بخواهیم صرفاً اینستاگرام را بهعنوان مرجعی برای محبوبیت یک شبکه درنظر بگیریم وضعیت پرستیوی در میان شبکههای برونمرزی ایرانی بهمراتب از بقیه بهتر است و بازخوردهای مثبتی در رابطه با صفحه این رسانه در اینستاگرام وجود دارد. ما قادریم اعتماد مردم منطقه را جلب کنیم ولی تحریمها نباید باعث شود که از انجام وظیفه خود در این راه کوتاهی کنیم. پرستیوی در اینستاگرام ۱۸۵ هزار عضو دارد و تعداد لایکها به ازای هر پست هم در بیشتر موارد از ۵۰۰ عدد تجاوز میکند. همین مسئله سبب میشود ما روزنه امیدمان را از دست ندهیم و کارمان را جدیتر دنبال کنیم.
الجزیره؛ رقیبی قابل احترام برای رسانههای مقاومت
براساس برآوردهای سایت Statista.com جمعیت جهان عرب در سال ۲۰۲۳ با رشدی ۱.۸۵ درصدی نسبت به سال قبل به ۴۷۳ میلیون نفر رسیده است. این جمعیت نیم میلیاردی عطش زیادی را برای سرمایهگذاران خصوصی و دولتی بهمنظور راهاندازی شبکههای مختلف با کارویژههای خبری و سرگرمی ایجاد میکند و دولتهای ثروتمند عربی نظیر عربستان سعودی و قطر را به صرافت حضور در این حوزه حسابی به تکاپو میاندازد. شبکه الجزیره با سرمایه دولت قطر ولی به شکلی خصوصی اداره و مدیریت میشود. پخش برنامههای انگلیسی این شبکه از سال ۲۰۰۶ آغاز شد و بهتدریج توانست در میان طیف وسیعی از مردم جهان مقبولیت پیدا کند. شیخ حمد بن ثامر آل ثانی، رئیس هیئتمدیره الجزیره در نوامبر ۱۹۹۶ وظیفه تأسیس و راهاندازی این رسانه را برعهده گرفت و در همان ایام هم بهعنوان ریاست هیئتمدیره شبکه ماهوارهای الجزیره منصوب شد و انقلاب عظیمی در صنعت خبر و مدیای کشورهای عربی به وجود آورد. بودجه این شبکه عربی به ازای هر سال از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ۳۰ میلیون دلار بود که بخش اعظم آن صرف دفاتر لندن، ترکیه و واشنگتن میشد. برنامههای الجزیره در ابتدا فقط کفاف ۶ ساعت از شبانهروز را میداد و پخش ۲۴ ساعته برنامههای آن از سال ۱۹۹۹ آغاز شد و شکلی حرفهای به خود گرفت. اما درمورد تأمین منابع مالی باید گفت مدیران الجزیره تا ابتدای سال ۲۰۰۱ میلادی تصمیم گرفته بودند از راه تبلیغات، اشتراک و قراردادهای پخش با سایر شرکتها و کمپانیها به خودکفایی برسند ولی تنها توانستند به بخش کوچکی از این اهداف جامه عمل بپوشانند، همین مسئله هم باعث شد بودجه الجزیره در سال ۲۰۰۲ میلادی از سالی ۳۰ میلیون دلار به ۴۰ میلیون دلار افزایش پیدا کند ولی تمام اینها باعث توقف رشد و توسعه همهگیر این رسانه در جهان نشد و الجزیره را در صدر فهرست غولهای صنعت رسانه و خبر در منطقه قرار داد. والتر آرمبراست، مدرس رسانههای عربی در دانشگاه آکسفورد در این مورد میگوید: «الجزیره برجستهترین برند رسانهای در خاورمیانه است و از حیث به چالش کشیدن وضعیت موجود شهرت دارد. این شبکه یکی از اولین رسانههایی است که مردم هنگام وقوع رویدادهای مختلف در جهان به آن روی خوش نشان میدهند و اخبار را بهوسیله آن پیگیری میکنند.»
سوای فکری که در پشت الجزیره قرار دارد و به زاویهدید برنامههای مختلف آن جهت میدهد باید به نقش تاریخی آن در ایجاد انقلابهای عربی بهویژه در تونس اشاره داشت. این غول صنعت خبری اولین خبرگزاری بینالمللی بود که تصویر واضحی از انقلاب تونس در سال ۲۰۱۰ را به مردم سراسر دنیا مخابره کرد و با تمرکز بر ماجرای فرار توریستها از این کشور خشم دولت بن علی را برانگیخت؛ خشمی که پخش برنامههای این شبکه را در تونس به بنبست رساند و ممنوع کرد. تمرکز اصلی الجزیره در این دوران بیش از آنکه روی پخش تلویزیونی برنامههایش باشد با جدیت تمام روی حضور در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک، توییتر (ایکس) تلاش میکند. توییتر در بخش انگلیسیزبان الجزیره ۸ میلیون و ۹۰۰ هزار عضو دارد، درحالیکه این رقم در بخش عربی ۲۳ میلیون و ۱۰۰ هزار عضو است. در دیگر شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام و... هم اعداد و ارقام چشمگیری وجود دارد و تعداد لایکها و بازخوردهای موجود هم از واقعی بودن مخاطبان این رسانه در فضای مجازی حکایت میکند. وجه افتراق اصلی شبکه العربیه در مقایسه با رسانههای رقیب را میتوان نحوه پوشش خبری وقایع دانست؛ به گونهای که خبرنگاران آن با حضور میدانی در بطن ماجرا حاضر میشوند و اخبار دست اول را به سمع و نظر مخاطبانشان میرسانند. با آغاز عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تمام توجهات برای روایت ماجرا به سمت خبرنگاران الجزیره معطوف شد ولی این تنها بخش کوچکی از داستان خبرنگاران الجزیره در غزه بود زیرا تعداد قابل توجهی از کارکنان این رسانه نظیر اسماعیل الغول روزنامهنگار الجزیره عربی، رامی الریفی تصویربردار این شبکه و... در حمله رژیمصهیونیستی به نوار غزه شهید شدند و هزینه روایت اخبار از زاویه متفاوت در مقایسه با شبکههای غربی را با خون خود پرداخت کردند.
الجزیره، فرستندهای است که بیشترین دسترسی را در جهان عرب به خود اختصاص داده و توانسته ۹۵ کشور را تحت پوشش قرار دهد. این رسانه تاکنون ۳۰۰۰ هزار روزنامهنگار را نیز از سراسر دنیا استخدام کرده تا تاثیرگذاریاش را از دست ندهد و زمین بازی را در اختیار رقبای منطقهای و جهانیاش نگذارد. پیش از آنکه الجزیره به اتهام دفاع از مقاومت، بالاخص حماس مورد اشاره قرار گیرد، در اواخر دهه ۹۰ میلادی به عنوان اولین شبکه عربی که اسرائیلیها را بهعنوان میهمان دعوت کرد، شناخته میشد. این رسانه حتی در اقدامی پیشدستانه اولین کانال خبری عربی بود که در قالب برنامههایش بخشی را هم به زبان عبری اختصاص داد.
انتهای پیام
∎